شخصی و یا بدفهمی، رخ داده بود. چهار این که، کسانی آن را تطبیق طولی دانستهاند. یعنی متن مصداقهای گوناگونی در طول دیگری و در طی زمانهایی دارد. و مقصوده علیه السلام من التأویل، تطبیق المعنی الباطن الکلّی _ المختصّ علمه بالامام _ علی مصادیقه الطولیة...؛۱ منظور امام از تأویل، انطباق معنی باطنی کلی _ که دانش آن به امام اختصاص دارد _ بر مصداقهای طولی است. که به نظر نمیرسد نظر قابل قبولی باشد؛ چرا که با سیاق کلام، سازگار نیست.
اگر آن را جنگ بر اساس تأویل بدانیم، مبتنی بر «مصاحبت علی» است. یعنی پیامبر صلی الله علیه و اله با تنزیل قرآن با مخالفان جنگید و امام علی علیه السلام با تأویل چنین کرد. چنانکه کسانی از خبر مورد بحث، این برداشت را دارند. شارح ملاذ الاخیار یکی از چند احتمال را، همین دانسته است: «علی التأویل» شاید به معنی جنگ با باغیان بر اساس تأویل باشد. چون آیه [جنگ دو گروه مؤمنان با هم] در باره هیچ گروهی حکم و اشاره صریح ندارد. برای این که باغی ادعای حقّانیت خود را دارد و دشمن خود را باغی میداند. و ناگزیر برای اثبات باغی بودن هر کدام از دو طرف، باید دلیل و برهان بیاوریم.۲
این رویکرد معنایی را کسان دیگری هم دارند.۳ در این معنی، جنگ به فرمان و بر طبق آیات قرآن است. یعنی خداوند به جنگیدن دستور داده، و پیامبر صلی الله علیه و اله بر اساس ظاهر آیهها جنگیده است. چنانکه مؤلفی، گفته است منظور این است که در گذشته بر اساس تنزیل قرآن نبرد کردیم و امروز بر اساس تأویل آن پیکار مینماییم.۴ همین نویسنده معنی حدیث را با تعبیر دیگری هم نوشته است: تو بر تأویل قرآن با ناکثین، قاسطین و مارقین نبرد خواهی کرد، چنان که من بر تنزیل آن نبرد کردم. و نیز: یعنی من بر تنزیل قرآن پیکار میکنم و علی بر تأویل آن میجنگد.۵ این شارح، در شرحش از تعبیر «بالتأویل» بهره گرفته که «بـ »ای آن مصاحبت است. و نزدیک به معنای «علی» است. بر اساس این احتمال، ملاک جنگ، تأویل آیههایی از قرآن خواهد بود. و این البته کارِ سترگی است. چون صراحتی و نشانی برای
1.. دروس تمهیدیة فی القواعد التفسیریة، ص۲۱۵.
2.. ملاذ الاخیار، ج۹، ص۳۶۰. همین نویسنده در جای دیگری، تطبیق آیههایی بر مصادیق پس از نزول را مراد آن دانسته است. وی گفته است: منظور از «جنگ برای تأویل» ای بسا این باشد که آیه[ها] صراحت در یک گروهی ندارند؛ چون اهل بغی مدعی حقانیت خود و باغی بودن دشمنشان هستند (مرآة العقول، ج۱۸، ص۳۳۵).
3.. تحریف ناپذیری قرآن، ص۸۲؛ بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت ازدیدگاه فریقین، ص۱۶۲. این برداشت را مترجم دانشنامۀ امیرالمؤمنین، ج۴، ص۳۹۴ هم دارد.
4.. شروط و آداب تفسیر و مفسر، ص۲۶.
5.. همان، ص۲۷.