سیاق لغوی؛ مفهوم و کارکرد آن در فهم حدیث - صفحه 17

داد: «همه برای نماز جمع شوند» و پس از اعلام ولایت علی علیه السلام به مردم فرمان داد حاضران به غایبان اطلاع دهند.

گفته شده که با توجه به سیاق اغراء در «اَلصَّلوةَ جامِعَةً»، الصلوة منصوب و «جامعةً» هم حال از الصلوة است و معنای این جمله، تشویق و ترغیب مردم به جمع شدن برای نماز جماعت است و هدف پیامبر صلی الله علیه و اله از این جمله، جمع کردن مردم برای رساندن پیام الهی در مورد ولایت امیرالمؤمنین علیه السلامبود.۱

3. از ابان، از ابن ابی یعفور، از امام صادق علیه السلام چنین نقل شده است:

۰.إِذَا اخْتَلَفَا فِی‏ الرَّهْنِ‏، فَقَالَ أَحَدُهُمَا رَهَنْتَهُ بِأَلْفِ دِرْهَمٍ وَ قَالَ الْآخَرُ بِمِائَةِ دِرْهَمٍ، فَقَالَ: یُسْأَلُ صَاحِبُ الْأَلْفِ الْبَیِّنَةَ، فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ بَیِّنَةٌ حَلَفَ صَاحِبُ الْمِائَةِ، وَ إِنْ کَانَ الرَّهْنُ أَقَلَّ مِمَّا رُهِنَ أَوْ أَکْثَرَ وَ اخْتَلَفَا، فَقَالَ أَحَدُهُمَا هُوَ رَهْنٌ وَ قَالَ الْآخَرُ هُوَ عِنْدَکَ وَدِیعَةٌ، فَقَالَ یُسْأَلُ صَاحِبُ الْوَدِیعَةِ الْبَیِّنَةَ، فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ بَیِّنَةٌ حَلَفَ صَاحِبُ الرَّهْنِ؛۲

۰.ابن ابی یعفور، از امام صادق علیه السلام در باره دو نفر که در رهن اختلاف پیدا کردند، پرسید که یکی از آنها می‌گفت آن را با هزار درهم رهن دادم و دیگری می‌گفت: با صد درهم. امام فرمود: از صاحب هزار درهم بیّنه خواسته می‌شود، اگر بیّنه‌ای نداشته باشد، صاحب صد درهم قسم می‌خورد و اگر رهن کمتر یا بیشتر از آنچه رهن داده شده باشد و آن دو اختلاف داشته باشند؛ یکی بگوید رهن است و دیگری بگوید: نزد تو ودیعه است، امام فرمود: از صاحب ودیعه بیّنه خواسته می‌شود، اگر بیّنه‌ای نداشته باشد، قسم می‌خورد.

سیاق نحوی این حدیث نشان می‌دهد که در این قسمت: «وَ إِنْ کَانَ الرَّهْنُ أَقَلَّ مِمَّا رُهِنَ أَوْ أَکْثَرَ»، «إن» در آن وصلی بوده و مربوط به جمله قبل: «فَإِنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ بَیِّنَةٌ حَلَفَ صَاحِبُ الْمِائَةِ» است و الا «و ان کان الرهن اقل مما رهن أو أکثر أو اختلفا (به نقل التهذیب)۳ یا به قولی: و اختلفا (به نقل الفقیه)۴ فقال احدهما هو رهن الی آخر»، هیچ معنایی ندارد و هم‌چنین با توجه به مطلب بالا، «فقال» آخر هم زاید است.۵

4. نقل شده که از امام صادق علیه السلام در باره مردی که کنیزی را خریداری کرده و آن کنیز از او

1.. الوافی، ج۲، ص۲۷۷.

2.. الکافی، ج۵، ص۲۳۷؛ تهذیب الاحکام، ج۷، ص۱۷۴؛ الاستبصار، ج۳، ص۱۲۳.

3.. تهذیب الاحکام، ج۷، ص۱۷۴.

4.. من لا یحضره الفقیه، ج۳، ص۳۱۲.

5.. الاخبار الدخیلة، ج۲، ص۱۳.

صفحه از 24