قواعد صرف و نحوی و بلاغیِ زبان عربی امکان پذیر نخواهد بود. بنا بر این، سیاق جملاتْ منبع خوبی برای نقد حدیث است و نقّادان حدیث همواره از آن استفاده کردهاند.۱
به طور کلّی فهم جملات به دو شکل صورت میگیرد:
3 - 2 - 1. سیاق جملات پس و پیش (صدر و ذیل)
از دیگر عواملی که در فهم حدیث بسیار کارساز است، توجّه به صدر و ذیل حدیث است. از آنجا که کلام، زمانی ظهور تام پیدا میکند که متکلّم سخن خود را به پایان برساند. از این رو، نمیتوان تنها به صدر کلام وی استناد کرد و ذیل آن را وا نهاد؛ زیرا ممکن است در ذیل کلام قرینهای باشد که صدر کلام را به گونهای دیگر جلوه دهد؛ مانند این آیه شریفه: «لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُکَاری؛۲ در حال مستی به نماز نزدیک نشوید». نمیتوان به صدر این آیه، توجّه کرد و ذیل آن که جمله حالیه «و انتم سکاری» است را رها کرد؛ زیرا در این صورت معنایی کاملاً کاذب و مخالف دهها آیه شریفه میشود. بنا بر این، برای فهم سخن باید صدر و ذیل را باهم در نظر گرفت.۳
روایات نیز همین حالت را دارند. در بسیاری از موارد دیده شده که روایاتْ تقطیع شده و صدر آن در بابی و ذیل آن در بابی دیگر آورده شده است و به همین دلیل است که آیة الله بروجردی کتاب جامع احادیث الشیعة را تألیف کرد؛ چرا که به نظر او محدّث عاملی در کتاب وسائل الشیعة روایات را تقطیع کرده و صدر روایت را در بابی و ذیل آن را در بابی دیگر آورده است. همین امر باعث شده که قرینههایی که در صدر و ذیل آن وجود داشته، از بین برود. بر همین اساس، آیة الله بروجردی، در کتاب خود روایات را به طور کامل نقل کرده تا فقیه با ملاحظه صدر و ذیل روایت بتواند به مقصود اصلی حدیث برسد.۴
همچنین هیچ دلیلی وجود ندارد که صدر و ذیل یک حدیث، واقعاً از خود حدیث باشد. ممکن است یکی از آن دو جعلی یا از جایی دیگر گرفته شده باشد؛ در ذیل به چند نمونه از این نوع سیاق اشاره میشود:
1. در باره حدیث متواتر «مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ، فَهذَا عَلِیٌ مَوْلَاهُ»،۵ گفته شده که مقصود از
1.. روش فهم حدیث، ص۹۸.
2.. سوره نساء، آیه ۴۳.
3.. اصول و قواعد فقه الحدیث، ص۵۳.
4.. همان، ص۵۴.
5.. الکافی، ج۲، ص۸، ۲۴، ۲۷، ۲۹، ۳۸۴؛ دعائم الاسلام، ج۱، ص۱۶؛ من لا یحضره الفقیه، ج۲، ص۵۵۹؛ مسند احمد، ج۴، ص۲۸۱؛ سنن الترمذی، ج۵، ص۲۹۷؛ المصنف (صنعانی)، ج۱۱، ص۲۲۵.