مصاحبه با آية اللّه‏ سيد احمد مددى - صفحه 367

اوّلين كسى كه در فقه شيعه تقابل متون كرده و انصافا زحمت كشيده، مرحوم صاحب معالم است . ما قبل از ايشان كسى را نداريم . اوّلين كسى هم كه در فقه شيعه زحمت كشيده و تقييم حديث را ارزيابى كرده، علّامه است؛ يعنى ما تا قبل از علّامه، كسى را نداريم كه بگويد: «روى الشيخ فى الصحيح». اين را علّامه در كتاب رجال و خلاصه اش و هم در كتب فقهى اش (مثل المختلف و...) متعرض شده اند.
آقاى خويى هم اجمالاً به اين موضوع، توجّه كرده است و حتّى در ابتداى مبانى فقهى اش نوشته است كه اگر با وسائل الشيعة، جور نيست، چون به مصادر اوّليه مراجعه كرده است. البته اگر بخواهيم همه اين موارد را بنويسيم، خيلى طولانى مى شود؛ امّا اگر اشاره كوتاهى هم بشود و كسى كه مراجعه مى كند، از ابتدا بداند كه اين روايات در كتبى چون: وسائل الشيعة، الوافى و يا در كتب فقهى ديگر مثل : السرائر، كتب علّامه، كتب محقّق، جامع المقاصد ، شرح ارشاد مرحوم محقّق اردبيلى، المدارك مرحوم سيّد عاملى و يك مقدار كتب معيّنى، مانند مستند مرحوم نراقى، جواهر الكلام، الحدائق و... با چه تغييراتى آمده، كار مفيدى است .
ما مى خواهيم كارى كنيم كه اين زمينه ها ايجاد شوند. مثلاً اگر فرض كنيم كه از هفده هزار حديث الكافى، چهار هزار حديث درست است، و بقيه اش گير دارد ، وقتى محقّقى فهميد كه در اين متون فقهى، ايرادى وجود دارد ، خودش را آماده مى كند . وقتى فلان مستشرق هم كتاب را مى خواند ، ديگر به ما اعتراض نمى كند كه علماى شما در متن متساهل اند؛ چون ما آمديم و مطلب را گفتيم كه اين متون فقهى، با تساهل نقل شده اند و سِرِّ تساهل هم اين است كه آنها بيشتر دنبال دلالت و معنا بودند، نه دنبال جهت لفظ .

آقاى ستايش: اِعراض مشهور و جبران ضعف نسبتش با اين چه قدر است؟ آيا تساوى پيدا مى كند ؟ يعنى به حساب نسخه اى اعراض كرده است؟

صفحه از 368