مصاحبه با آية اللّه‏ سيد احمد مددى - صفحه 359

حسين سعدآبادى است كه مؤدِّب كلينى است. ۱
سعدآبادى، كسى است كه منفردا از احمد برقى نقل مى كند؛ يعنى ايشان از هيچ استادى از مشايخ قم نقل نمى كند. اين گونه انفرادها يك مشكل دارد و آن، اين است كه ممكن است كم و زياد بشود ؛ يعنى وقتى كسى فقط شاگرد يك آقا شد، ممكن است چيزهايى نقل كند كه ديگران نقل نكرده اند. على بن حسين سعدآبادى، در تمام رواياتش، بدون استثنا، از غير از برقى نقل نمى كند و اين شخص، جزو عدّه شيخ كلينى به برقى هم هست.
از سوى ديگر، اصحاب، به كتاب المحاسن اعتماد دارند. ما در شرح عبارت «زيد فيه و نقص»، چند احتمال داريم. يكى اين كه كنايه از اختلاف نُسَخ است.

آقاى ستايش: پس چرا مرحوم شيخ، آن را آورده؟ و چرا مرحوم نجاشى، آن را فهرست كرده است؟

اوّلاً ، «زيد فيه و نقص» مى تواند به معناى اختلاف رُوات باشد. لذا خود نجاشى مى گويد: «له كتاب و تختلف باختلاف الرواة» .
مثلاً نجاشى در توضيح كتاب حفص بن قياس ـ كه از اهل سنّت است و در بغداد بوده ـ نوشته: «له كتاب مئه و سبعين حديثا عن ابى عبداللّه ». حتّى شماره حديث را هم داده است. نُسخ اين كتاب متعدّد بوده است. در يك نسخه، 170 حديث بوده و در نسخه ديگر، 160 حديث. حالا آن اختلاف چرا پيش آمده؟ اين هم ريشه دارد كه من وارد آن بحث ها نمى شوم.
ثانيا ، اگر از قبيل اين نسخه باشد كه اين نسخ در بازار فراوان است، نُسَخ بازارى آن ، خرابى دارد.

1.مؤدِّب در آن زمان، يعنى استاد ادبيات، ادب القول؛ چون در اصطلاح، ادب را دو قسم مى كردند: ادب القول و ادب الفعل ، ادب القول كه همين اخلاق است و ادب الفعل، صرف و نحو و... .

صفحه از 368