مصاحبه با آية اللّه‏ محمّد واعظ‏ زاده خراسانى - صفحه 306

آقاى خادمى (از علماى اصفهان)، زياد مراجعه مى كرديم. آقاى خادمى، چند كتاب خطّى براى مقابله، به آية اللّه بروجردى داده بود كه يكى از آنها الكافى بود. در اين كار، در طى هفت سال، مكرر به اين كتاب ها مراجعه مى كرديم. يك وقتى درباره يك حديثى به يكى از رفقا گفتم كه من اين حديث را حداقل پنجاه بار در كتاب تهذيب الأحكام ديدم، براى اين كه مى گشتيم پيدا كنيم و مراجعه كنيم، قبلش و بعدش را ببينيم، مخصوصا تعليقات كه نكته اى است كه بعدا خواهم گفت.
بعد از اين، در سال 1339 ش كه به مشهد برگشتيم ، انتشار مجله آستان قدس رضوى به نام نامه آستان قدس شروع شد. از همان سال اوّل، مقالاتى را با عنوان «تحقيقى در كتاب الكافى» شروع كردم كه مدّت ها ادامه داشت. وقتى وارد بحث شديم، ديديم كه بايد از ماقبل الكافى، تاريخ حديث شيعه را بگوييم و اين كار را انجام داديم. مجموع اين مقالات، جزوه اى شده كه من همان ها را در دانشكده الهيات درس مى گفتم و مطالب زيادى در آن هست؛ امّا تا به خود الكافى رسيديم، اين مقالات تعطيل شد.
بعد از اين مرحله، در درس ها، بحث هايى در علم حديث داشتم. آن موقع، مدير گروه قرآن و حديث دانشكده الهيات دانشگاه فردوسى بودم. بعد در بنياد پژوهش هاى اسلامى، كتاب شريف سلسله رجال آية اللّه بروجردى را به دست آورديم كه زير نظر من چاپ شد. مقدّمه اى در حدود نود صفحه در آن جا دارم و نيز بخشى از آن كتاب هشت جلدى، يعنى يك جلد ضخيم، راجع به ترتيب اسانيد الكافى است. مقدّمه خود آية اللّه بروجردى نيز خيلى مهم است. ايشان بحث هايى جديد دارند.
در اين كتاب، تحقيقى دارم درباره فرق بين ترتيب اسانيد با طبقات رجال كه دو علم است. من آن جا در كار ايشان، خيلى مطالعه و سير كردم تا بتوانم حقيقت كار ايشان را معرفى كنم. قبلاً فقط اسمى بود و كسى نمى دانست كه ايشان چه كار كرده است. من با دقّتى كه در اين هشت جلد كردم، به دست آوردم كه آنها دو علم است و دو مرحله و اينها را آن جا شرح دادم.

صفحه از 320