اسناد ويژه «كافى» در «وسائل الشيعة» - صفحه 152

آنچه گفته شد ، در ارتباط با بازسازى يا كامل سازى مصادر قديمى با عنايت به مصادر متأخّر است . از اين مصادر مى توان به عنوان نسخه اى از مصادر قديمى براى تصحيح اين مصادر ، بهره جست . البته اين امر در گرو توجّه به دو نكته مهم است : ميزان اعتبار نسخه هايى از مصادر كه در اختيار صاحبان جوامع متأخّر بوده ، و ميزان دقّت صاحبان اين كتب در نقل از مصدر . براى كشف اين دو امر بايد به توضيحات مؤلّفان ، به هنگام معرّفى مصادر خود و نيز تتبّع در موارد نقل از مصادر توجّه نمود . بدين ترتيب در مى يابيم كه مثلاً مرحوم علّامه مجلسى ، نسخه هاى بسيار صحيحى از مصادر در اختيار داشته است ، ۱ و از وى بالاتر ، مرحوم صاحب معالم در تأليف منتقى الجمان از نسخه هاى بسيار معتبرى همچون قطعه اى از نسخه تهذيب به خط مؤلّف ، بهره گرفته و در نقل احاديث از اين نسخه ها دقّت خيره كننده اى داشته است . ۲
ما به همين اشارت هاى گذرا بسنده كرده ، به برخى از تصرّف هاى مؤلّفان ، به هنگام نقل از احاديث كتاب هاى پيشين اشاره مى كنيم ، تا محدوده استفاده از جوامع متأخّر به عنوان نسخه اى از مصادر كهن ، روشن تر گردد .

پاره اى از تصرّفات مؤلّفان مصادر متأخّر ، به هنگام نقل از مصادر حديثى متقدّم 1 . افزودن نام مؤلّف يا نام مصدر در آغاز گزارش

روش جوامع متأخّر حديثى در شيوه اشاره به مصدر يا مؤلّف آن ، گوناگون است :
كتاب وسائل الشيعة ، نام مؤلّف را در آغاز نقل آورده و معمولاً آن را جزئى از سند حديث قرار داده است . در اين كتاب در نقل از كتب اربعه ، به افزودن نام محمّد بن يعقوب (مؤلّف كافى) يا محمّد بن الحسن (مؤلّف تهذيب و استبصار) يا محمّد بن على

1.ر . ك : بحار الأنوار ، ج ۱ ، ص ۲۶ ـ ۲۸ . (در اين جا اشاره شده كه نسخه اعلام الورى به خطّ مؤلّف ، در نزد وى است ) .

2.به عنوان نمونه ، ر . ك : منتقى الجمان ، ج ۱ ، ص ۳۹۲ و ۳۹۸ و ج ۲ ، ص ۵ و ۱۹ و ۳۴۱ .

صفحه از 236