4. شيعه
بخارى، از گروهى كه به تشيّع يا غاليان يا رافضى ها شناخته مى شوند، رواياتى آورده است كه از جمله آنها مى توان به: اسماعيل بن ابان، جرير بن عبد الحميد، خالد بن مخلد قطوانى، سعيد بن فيروز ابوالبخترى و... اشاره كرد.
كتاب الكافى، گرچه مانند صحيح البخارى، از رجال متّهم و ضعيفْ تهى نيست، امّا تعداد آنان نسبت به صحيح البخارى، بسيار اندك است. به عنوان مثال، الكافى، از افرادى چون: احمد بن مهران، يونس بن ظبيان، قاسم بن محمّد الجوهرى و... استفاده كرده است.
ن. تعليق در احاديث
احاديثى را كه در سلسله سند آنها، يك يا چند راوى، حذف شده باشد، احاديث معلّق مى گويند. چنين احاديثى، از نظر علم رجال، در عداد احاديث ضعيف و يا حدّاقل، غير موثّق، شمرده مى شود. الكافى، از اين احاديث، در مواردى اندك و محدود آورده است، مثل سند «الحسين بن محمّد عن المعلّى بن محمّد عن بعض أصحابه عن...». امّا بخارى در موارد بسيارى، از اين احاديث آورده است. اين احاديث، به گونه اى چشمگيرند كه بزرگان اهل سنّت، سعى كردند اين اقدام بخارى را توجيه كنند، مثلاً صبحى صالح، خواسته است كه بگويد احاديث معلّق در بخارى، دو قسم اند كه بخشى از آن، قابل اعتماد است. نووى و فؤاد سزگين هم براى اين كار بخارى، توجيهاتى آورده اند.