1. از خلافت سفّاح تا شهادت امام حسن عسكرى عليه السلام
سفّاح، از همان روزهاى اوّل حكومت خود براى بنى الحسن، جاسوس معيّن مى كند. منصور، ميان علويان و عبّاسيان اختلاف مى اندازد. وى به كشتن بسيارى از علويان دستور مى دهد و خود به قتل بيش از هزار تن از ذرّيه زهرا عليهاالسلاماعتراف مى كند. همچنين وى اوّلين ويران كننده مرقد مطهّر امام حسين عليه السلام بود. مأمون براى حفظ حكومت خود و نظارت بر امور، امام رضا عليه السلام را به زور، ولى عهد خود كرد. متوكّل، كينه خود را از طريق تخريب مرقد مطهّر امام حسين عليه السلام ابراز كرد. وى دستور داد تا در آن مكان مقدّس، كشاورزى كنند و سپس در آن حوالى، آبْ روان كرد و مأمورانى را براى دستگيرى زائران مرقد ويران شده امام عليه السلام گماشت تا از زيارت مرقد ائمّه عليهم السلام جلوگيرى كنند. معتمد عباسى هم امام عسكرى عليه السلام را تحت نظر قرار داد و سرانجام، آن حضرت را به شهادت رسانْد.
2. دوران غيبت صغرا
از آن جا كه حيات كلينى و تأليف الكافى در دوره غيبت انجام گرفته، اندكى درباره آن سخن مى گوييم. اين دوره، از شهادت امام عسكرى عليه السلام آغاز مى شود و پايان آن، درگذشت آخرين نائب خاص امام زمان (عج) است. از ويژگى هاى اين دوره، مى توان به اين موارد اشاره كرد:
يك. ضعف و ناتوانى دستگاه خلافت؛
دو . تسلّط و نفوذ و انجام دادن عزل و نصب ها در دستگاه خلافت؛
سه . كم رنگ شدن انقلاب علويان؛
چهار. اختلاف و تشتّت شيعيان؛
پنج. ادامه ظلم و ستم به شيعيان. در اين دوره، ظلم همچنان ادامه داشت، به طورى كه پس از شهادت امام عسكرى عليه السلام معتمد و معتضد (دو خليفه عباسى)، به شدّت، شيعيان را تحت نظر داشتند و شيعيان غير قرامطه را به راحتى محكوم مى كردند. در اين دوره ، تنها چيزى كه باعث ادامه حيات شيعه شد، «تقيّه» بود كه به دستور امام دوازدهم عليه السلام رعايت مى شده است.