تفسيرآيات قرآن كريم،از زبان ائمّه اطهارعليهم ‏السلام در « الكافي » - صفحه 100

باب اوست كه در آسمان، معبود و در زمين، معبود است

هشام بن حكم مى گويد: ابو شاكر ديصانى گفت: آيه اى در قرآن است كه گفته ما را مى رساند. گفتم: كدام آيه؟ گفت: آيه:
«وَ هُوَ الَّذِى فِى السَّمَآءِ إِلَـهٌ وَ فِى الْأَرْضِ إِلَـهٌ» ؛ اوست كه در آسمان، معبود و در زمين، معبود است.
[يعنى خدايى در آسمان است و خدايى در روى زمين است؛ يعنى كلام اهل شرك] هشام مى گويد: من نمى دانستم كه چگونه جوابش را بدهم. مغلوب شدم [و سپس به حج رفتم] و به امام صادق عليه السلام گزارش دادم. حضرت فرمود:
اين سخن زنديقى خبيث است. چون به سويش بازگشتى، به او بگو: اسم تو در كوفه چيست؟ او مى گويد: فلان. سپس بگو: اسم تو در بصره چيست؟ او مى گويد: همان فلان. پس بگو: همچنين است پروردگار ما؛ در آسمان، معبود و در زمين، معبود است و در درياها، معبود است و در بيابان ها، معبود است و در همه جا، معبود است.
هشام مى گويد : من بازگشتم و نزد ابوشاكر آمدم و به او بازگفتم . او گفت: اين جواب، از حجاز آمده است.

باب عرش و كرسى

در اين باب، كلينى به توضيح مفاهيم قرآنى درباره ذات حقّ پرداخته است. به عنوان نمونه، جاثليق از امير المؤمنين عليه السلام پرسيد : به من بگو كه خداى ـ عزّ و جلّ ـ عرش را حمل مى كند يا عرش، او را حمل مى نمايد؟ حضرت جواب فرمود:
خداى ـ عزّ و جلّ ـ حامل عرش و آسمان ها و زمين است و آنچه در آسمان ها و ميان آنهاست. اين، گفتار خود خداى ـ عزّ و جلّ ـ است: «إِنَّ اللَّهَ يُمْسِكُ السَّمَـوَ تِ وَ الْأَرْضَ أَن تَزُولَا وَ لَئِن زَالَتَآ إِنْ أَمْسَكَهُمَا مِنْ أَحَدٍ مِّن بَعْدِهِ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا » ؛
خدا، آسمان ها و زمين را نگه مى دارد. جز او، هيچ كس نگهشان نمى دارد و او بردبار و آمرزنده است.
جاثليق گفت: پس چگونه خدا مى فرمايد: «وَ يَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَـنِيَةٌ » ؛ در آن روز، هشت نفر، عرش پروردگار تو را در بالايشان حمل مى كنند؛ امّا شما گفتى: خدا، عرش و آسمان ها و زمين را حمل مى كند؟ حضرت فرمود:
همانا، خداى تعالى، عرش را از چهار نور آفريد: نور سرخى كه هر سرخى، از آن رنگ گرفت و نور سبزى كه هر سبزى، از آن سبزى گرفت و نور زردى كه هر زردى، از آن زردى گرفت و نور سفيدى كه هر سفيدى، از آن سفيد شده. آن، دانش است كه خدا به حاملان، عطا فرموده است و آن نورى است از عظمت او. پس خدا به سبب عظمت و نورش، دل هاى مؤمنان را بينا كرده است.
روايات اين باب نيز تفسيرهاى پيرامونى است. يعنى نه در توضيح كلمات و جمله هاى آيه، بلكه بيان نكاتى در اهميت موضوع، جايگاه موضوع و تقسيمات آن است؛ هر چند كه بخش نخست آن، ناظر به دفع شبهات و اشكالاتى است كه درباره مفهوم عرش و كرسى آمده است.
البته رواياتى كه كلينى در موضوع عرش و كرسى نقل كرده، به اين باب اختصاص ندارد. در باب «الرحمن على العرش استوى»، نيز رواياتى ديگر در توضيح آن آورده است.

صفحه از 122