5. بررسى احاديث باب «حركت و انتقال» در «الكافى»
يكى از باب هاى كتاب توحيد اصول الكافى به حركت و انتقال اختصاص يافته و كلينى در اين باب، ده روايت را نقل مى كند. عنوان اين باب هر چند عام و كلى به نظر مى رسد، تا جايى كه گمان مى رود در باره حركت آسمان ها يا زمين و يا انسان هاست، امّا با بررسى روايات باب به دست مى آيد كه در باب حركت و انتقال خداوند از جايى به جايى و حضور خداوند است. تحقيق زير، بررسى احاديث باب حركت و انتقال از كتاب الكافى است كه متن و ترجمه حديث از الكافى (جلد اول، باب توحيد) گرفته شده و براى شرح آن، به كتاب هاى الوافى، مرآة العقول و المفيد مراجعه شده و از شرح بعضى از احاديث كه در كتاب الكافى آورده شده نيز استفاده شده است.
اهمّيت بررسى روايات اين باب در توصيف بارى تعالى و چگونگى حضور حضرت حق در ميان موجودات و قرب و بُعد وى بويژه در ميان انسان ها و پاسخ به شبهات مربوط به آن است. روند ذكر روايات در «كتاب التوحيد» پس از ذكر كتاب فضل علم و مذمّت جهل، تبيين چگونگى عالم، مانند حدوث و شيئيت، نفى مكان و نسبت، ابطال رؤيت و جسم و جسمانيت و بيان صفت ذات و حدوث اسما و بيان معانى اسماى الهى و اشتقاقات آن است. از اين رو، جايگاه اين باب در توصيف نفى حركت و جا به جايى خداوند، اهميت به سزايى دارد. به همين دليل، نخستين روايتى كه كلينى ذكر مى كند، در پاسخ به شبهه گروهى است كه گمان مى كنند خداوند، به آسمان دنيا نزول مى كند و امام كاظم عليه السلام توضيح مى دهد كه خداوند به آسمان دنيا نازل نمى شود و احتياجى به نزول هم ندارد و براى حضرت حق، نزديكى و دورى معنا ندارد و نزول هم معنايى ندارد؛ چون خداوند در همه جا حضور دارد. او به چيزى احتياج ندارد؛ بلكه اين موجودات هستند كه به او نيازمندند.
در تحقيق موجود، احاديث، هم از نظر سند و هم از نظر متن، بررسى شده اند كه در بررسى سند براى تشخيص نوع حديث از نظر صحيح، حسن، ضعيف و مجهول و... به كتاب هاى جامع الرواة اردبيلى، معجم الرجال آية اللّه خويى و المفيد مراجعه شده و راويان مذكور در احاديث، از نظر ثقه و غير ثقه، مجهول و... مورد بررسى قرار گرفته اند . از نظر متن هم بررسى شده است كه اين احاديث، چه ارتباطى با يكديگر دارند و آيا تعارضى بين احاديث وجود دارد يا خير؟ در ضمن، ارتباط آن احاديث با قرآن هم بررسى شده است. اين تحقيق را خانم ناهيد ايزدى، با راهنمايى دكتر مجيد معارف، در دانشكده اصول دين، در سال 1383، نگاشته است. معرفى و گزارش پايان نامه را خود آقاى دكتر مجيد معارف ، قبول زحمت كرده است.