دفاع از مهدويت - صفحه 215

اطاعت مداوم به دست آورده است. زيرا ارتكاب گناه به دو دليل است: عدم آگاهى بر زشتى عمل يا مغلوب بودن عقل در مواجهه با شهوات، كه معصوم از هر دو مورد بركنار است. همچنين از خطا به دور است، چون در دل واقعيات زندگى مى كند و امكان خطا براى او نيست.

ادله عقلى عصمت

1. ممكنات در وجود و عدم به علتى از غير جنس خود احتياج دارند، از سوى ديگر بشر ممكن الخطاست و رفع خطا فقط با رجوع به معصوم كسى كه از خطا مبراست امكان پذير است و اگر مرجع را معصوم ندانيم به تسلسل يا دور مى رسيم كه باطل است.
2. دليل احتياج به عصمت در امام، جواز خطا در برابر مردم است، چون اگر امام معصوم نباشد با مردم در امكان خطا همانند است. پس خود به امامى كه خطا نكند احتياج دارد كه اگر اين امام معصوم باشد خود اوست و در غير اين صورت به تسلسل مى انجامد، و يا اين امام از مردم است در حالى كه مردم خود به معصوم نياز دارند، و اين دور است.
3. خود مفهوم امام متضمن عصمت است، چون امام كسى است كه به او ائتمام مى شود، پس اگر گناه براى او جايز باشد دو حالت پيش مى آيد يا با وجود گناه به او اقتدا مى شود يا نمى شود. در فرض اول خداوند امر به گناه كرده است، به سبب آيه: «يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُوْلِى الْأَمْرِ مِنكُمْ» ، ۱ و در فرض دوم امام از امامت خود خارج است. بنابراين براى رفع تناقض بين ائتمام به امام و وجوب امر و نهى بايد وجود معناى عصمت در واژه امام را بپذيريم.

ادله نقلى عصمت

آيه اول: فرمايش خداى متعال به ابراهيم عليه السلام :
«قَالَ إِنِّى جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَ مِن ذُرِّيَّتِى قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِى الظَّــلِمِينَ» . ۲

1.سوره نساء، آيه ۵۹.

2.سوره بقره، آيه ۱۲۴.

صفحه از 259