كلينى و عقل‏گرايى - صفحه 103

گرايش كوچك و غير اصلى باقى ماند، چه اكثريت عظيم دانشمندان آن مكتب همواره از هرگونه استدلال عقلى در مباحث مذهبى و از مناظرات و مشاجرات كلامى خوددارى و دورى كرده و تمام هم و غم خود را صرف نقل و روايت احاديث و سخنان ائمه طاهرين مى نمودند و همين گاه، آنان را در مجادلات و كشمكش هاى سخت با طرفداران گرايش كلامى قرار مى داد ...».
«مكتب سنتى كلام شيعه تا پايان دوره حضور ائمه اطهار در اواسط قرن سوم به عنوان تنها گرايش كلامى و عقلى در تشيع امامى حضور داشت. با اين همه از ميانه هاى اين قرن به بعد، آرا و نظريات كلامى معتزله به تدريج به وسيله نسل جديدى از دانشمندان كه به زودى مكتب نوين و عقل گرايى در كلام شيعه به وجود آوردند، در تشيع راه يافت. طليعه داران اين مكتب نوين، جهان بينى معتزله را در مورد عدل و صفات الهى و آزادى و اختيار انسان پذيرفتند؛ اما در عين حال، مبانى مكتب تشيع را در مورد امامت هم چنان حفظ كرده و از آن شديدا پشتيبانى مى نمودند...».
«ديديم كه اكثريت مطلق دانشمندان شيعه، تا پايان قرن سوم هجرى از استدلال عقلى و اجتهاد در فقه به شدت خوددارى كرده و كار و تلاش علمى خود را در نقل و ضبط گفته هاى معصومين، در مسائل مختلف منحصر و متمركز ساخته بودند. نظر آن بود كه فرد هر چند دانشمند و در كار تحليل و نظر ورزيده باشد، شريعت قلمرو وحى است نه عقل و چون امام به مثابه منبع موثق دانش مذهبى و مرجع تفسير درست شريعت و وحى در جامعه حضور داشت، پس جايى براى ظن و تخمين و اجتهاد و اعمال نظر در خطه شرع و دين نبود». ۱
سخنان بالا عارى از حقيقت و سند تاريخى است. درست بر عكس آنچه ادعا شده، شيعه به لحاظ دسترسى به امامان عليهم السلام و دانش الهى آنان، قوى ترين مكاتب كلامى، فقهى و اصولى را در همان عهد ائمه عليهم السلام به وجود آورده كه ثمرات آن در دوره هاى بعد آشكار شد.

1.مكتب در فرايند تكامل، ص ۱۵۲، ۱۵۷، ۱۶۰ و ۱۷۵.

صفحه از 120