چهل حدیث امام زین العابدین علیه السلام

۱. خوش‌بختی[۱]

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:إنَّ مِن سَعادَةِ المَرءِ أن يَكونَ مَتجَرُهُ في بَلَدِهِ، ويَكونَ خُلَطاؤُهُ صالِحينَ، ويَكونَ لَهُ وُلدٌ يَستَعينُ بِهِم.

از خوش‌بختى مرد، اين است كه محلّ كسب و كارش در شهر خودش باشد و همنشينانش صالح باشند و فرزندانى داشته باشد كه كمكْ‌كار او باشند.

الكافي : ج ۵ ص ۲۵۷ ح ۱ و ۳

۲. عوامل بازدارنده یاد خدا

امام زين العابدين عليه‌‌السلام :ـ فِي الزُّهدِ ـ: وَاعلَم ـ وَيحَكَ ! ـ يَابنَ آدَمَ، أنَّ قَسوَةَ البِطنَةِ، وكِظَّةَ المِلأَةِ، وسُكرَ الشِّبَعِ، وغِرَّةَ المُلكِ، مِمّا يُثَبِّطُ ويُبطِئُ عَنِ العَمَلِ، ويُنسِي الذِّكرَ، ويُلهي عَنِ اقتِرابِ الأَجَلِ، حَتّى كَأَنَّ المُبتَلى بِحُبِّ الدُّنيا بِهِ خَبَلٌ مِن سُكرِ الشَّرابِ.

امام زين العابدين علیه السلام ـ در باره زهد ـ: واى بر تو اى آدميزاد! بدان كه پُرى شكم و سنگينى معده و مستىِ سيرى و غرور قدرت، از عواملى است كه از عمل، باز مى‌دارد و كُند مى‌گردانَد و ياد [خدا] را به فراموشى مى‌سپارد و از نزديك بودن اجل غافل مى‌كند، تا جايى كه گرفتارِ دوستى دنيا، گويى از مستىِ مى، ديوانه است.

تحف العقول : ص ۲۷۳ ، بحار الأنوار : ج ۷۸ ص ۱۲۹ ح ۱ .

۳. استواری بر ولايت، در روزگار غيبت

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:مَن ثَبَتَ عَلى مُوالاتِنا في غَيبَةِ قائِمِنا، أعطاهُ اللّهُ عز و جل أجرَ ألفِ شَهيدٍ مِن شُهَداءِ بَدرٍ واُحُدٍ.

هر كه در روزگار غيبت قائم ما، بر ولايت ما استوار بماند، خداوند، پاداش هزار شهيد مانند شهيدان بدر و اُحُد را به وى عطا مى‌فرمايد.

كمال الدين : ص ۳۲۳ ح ۷

۴. دعای طلب عافیت

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:ـ في دُعائِهِ لِلعافِيَةِ ـ: وأَعِذني وذُرِّيَّتي مِنَ الشَّيطانِ الرَّجيمِ، ومِن شَرِّ السّامَّةِ وَالهامَّةِ وَاللاّمَّةِ وَالعامَّةِ، ومِن شَرِّ كُلِّ شَيطانٍ مَريدٍ، ومِن شَرِّ كُلِّ سُلطانٍ عَنيدٍ، ومِن شَرِّ كُلِّ مُترَفٍ حَفيدٍ .

ـ از دعاى ايشان در طلب عافيت ـ: مرا و فرزندان مرا از شيطان رانده شده و از گزند هر جانور زَهردار كُشنده و غير كُشنده و از چشم بد و از گزند همه چيز و همه كس و از گزند هر شيطان سركش و از گزند هر پادشاه ستمگر و از گزند هر مرفّهِ داراى خَدَم و حَشَم، دور بدار.

صحيفه سجاديه : ص ۹۸ دعاء ۲۳ .

۵. درخواست مال و دارایی با شرایط

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:اللّهُمَّ ارزقُني مِن فَضلِكَ مالاً طَيِّبا كَثيرا فاضِلاً لا يُطغيني، وتِجارَةً نامِيَةً مُبارَكَةً لا تُلهيني.

بار خدايا ! از فضل خود، مرا دارايىِ پاك فراوان و سرشار كه به سركشى‌‌ام وا ندارد و داد و ستدى بالنده و بركت‌‌خيز كه غافلم نگردانَد، روزى كن.

بحارالأنوار : ج ۹۴ ص ۱۳۳ ح ۱۹ .

۶. صفات دنیا ..

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:ـ لِأَصحابِهِ ـ: مَعاشِرَ أصحابي ! اُوصيكُم بِالآخِرَةِ ولَستُ اُوصيكُم بِالدُّنيا، فَإِنَّكُم بِها مُستَوصَونَ وعَلَيها حَريصونَ وبِها مُستَمسِكونَ. مَعاشِرَ أصحابي ! إنَّ الدُّنيا دارُ مَمَرٍّ وَالآخِرَةَ دارُ مَقَرٍّ، فَخُذوا مِن مَمَرِّكُم لِمَقَرِّكُم، ولا تَهتِكوا أستارَكُم عِندَ مَن لا يَخفى عَلَيهِ أسرارُكُم، وأَخرِجوا مِنَ الدُّنيا قُلوبَكُم قَبلَ أن تَخرُجَ مِنها أبدانُكُم، أما رَأَيتُم وسَمِعتُم مَا استُدرِجَ بِهِ مَن كانَ قَبلَكُم مِنَ الاُمَمِ السّالِفَةِ وَالقُرونِ الماضِيَةِ ؟ ألَم تَرَوا كَيفَ فُضِحَ مَستورُهُم، واُمطِرَ مَواطِرُ الهَوانِ عَلَيهِم بِتَبديلِ سُرورِهِم بَعدَ خَفضِ عَيشِهِم ولِينِ رَفاهِيَتِهِم، صاروا حَصائِدَ النِّقَمِ ومَدارِجَ المَثُلاتِ ؟

امام زين العابدين علیه السلام ـ به يارانش ـ: اى ياران من! شما را به آخرت، سفارش مى‌كنم و به دنيا، سفارشتان نمى‌كنم ؛ زيرا خود بِدان سفارش شده‌ايد و بِدان آزمنديد و به آن، چسبيده‌ايد.

اى ياران من! دنيا، سراى گذر است و آخرت، سراى ماندن. پس، از گذرگاه خود براى اقامتگاه خود، توشه بر گيريد و پرده‌هاى خود را در پيشگاه كسى كه رازهايتان بر او پوشيده نمى‌ماند، مَدَريد و دل‌هاى خود را از دنيا بيرون كنيد، پيش از آن كه كالبدهايتان از آن بيرون رود. آيا نديده‌ايد و نشنيده‌ايد كه بر سرِ امّت‌ها و نسل‌هاى پيش از شما چه آمد؟ آيا نديديد كه چگونه رسوا شدند و باران‌هاىِ خوارى بر آنان بارانده شد و آن همه شادى [و سرخوشى] كه از زندگى آسوده و پُر ناز و نعمت داشتند، تغيير كرد و با داس‌هاى انتقام [و عذاب الهى] درو شدند و پايمال كيفرها گشتند ؟

الأمالي للصدوق : ص ۲۸۹ ح ۳۲۱

۷. به سوی توبه

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ، وصَيِّرنا إلى مَحبوبِكَ مِنَ التَّوبَةِ، وأَزِلنا عَن مَكروهِكَ مِنَ الإِصرارِ.

بار خدايا ! بر محمّد و خاندانش، درود فرست و ما را به سوى توبه ـ كه محبوب توست ـ، روان بگردان و از پايدارى بر گناه ـ كه منفور توست ـ، بر كنارمان دار.

دانشنامه قرآن و حدیث ج ۱۷ ، ص ۴۶۲

۸. بازگشت به خدا

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:ـ مِن دُعائِهِ في ذِكرِ التَّوبَةِ وطَلَبِها ـ: اللّهُمَّ إن يَكُنِ النَّدَمُ تَوبَةً إلَيكَ فَأَنَا أندَمُ النّادِمينَ، وإن يَكُنِ التَّركُ لِمَعصِيَتِكَ إنابَةً فَأَنَا أوَّلُ المُنيبينَ، وإن يَكُنِ الاِستِغفارُ حِطَّةً لِلذُّنوبِ فَإِنّي لَكَ مِنَ المُستَغفِرينَ.

ـ از دعاى ايشان در بيان توبه و توبه‌خواهى ـ: بار خدايا! اگر پشيمانى، توبه‌اى به درگاه توست، من پشيمان‌ترينِ پشيمانانم و اگر ترك معصيت تو، بازگشتى به سوى توست، من نخستين بازگشت‌كنندگانم و اگر آمرزش‌خواهى، گناهان را مى‌ريزد، من از تو آمرزش مى‌خواهم.

صحيفه سجاديه : ص ۱۲۸ دعاء ۳۱ .

۹. خضوع و تسلیم در برابر خداوند

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:ـ في دُعاءِ يَومِ عَرَفَةَ : فَها أنَا ذا، عَبدُكَ المُقِرُّ بِذَنبي، الخاضِعُ لَكَ بِذُلّي، المُستَكينُ لَكَ بِجُرمي، مُقِرٌّ لَكَ بِجِنايَتي، مُتَضَرِّعٌ إلَيكَ، راجٍ لَكَ في مَوقِفي هذا، تائِبٌ إلَيكَ مِن ذُنوبي ومِنِ اقتِرافي، ومُستَغفِرٌ لَكَ مِن ظُلمي لِنَفسي.

امام زين العابدين علیه السلام ـ در دعاى روز عرفه ـ: اينك منم، بنده تو كه به گناهم معترفم. ذليلانه در برابرت خضوع مى‌كنم. مجرمم و در پيشگاهت سرِ تسليم فرود مى‌آورم و در برابرت به بزهكارى خويش، اقرار مى‌نمايم و به درگاه تو، زارى و التماس مى‌كنم و در اين موقعيّت به تو اميدوارم. از گناهانم و بزهكارى‌ام، به درگاهت توبه مى‌كنم و از ستمى كه به خود كرده‌ام، از تو آمرزش مى‌طلبم.

مصباح المتهجّد : ص ۶۹۳ ح ۷۷۱

۱۰. توبه، احسانِ بزرگ و لطفِ عظيم

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:الحَمدُ للّهِ الَّذي دَلَّنا عَلَى التَّوبَةِ الَّتي لَم نُفِدها إلاّ مِن فَضلِهِ، فَلَو لَم نَعتَدِد مِن فَضلِهِ إلاّ بِها، لَقَد حَسُنَ بَلاوهُ عِندَنا، وجَلَّ إحسانُهُ إلَينا، وجَسُمَ فَضلُهُ عَلَينا، فَما هكَذا كانَت سُنَّتُهُ فِي التَّوبَةِ لِمَن كانَ قَبلَنا، لَقَد وَضَعَ عَنّا ما لا طاقَةَ لَنا بِهِ، ولَم يُكَلِّفنا إلاّ وُسعا، ولَم يُجَشِّمنا إلاّ يُسرا، ولَم يَدَع لِأَحَدٍ مِنّا حُجَّةً ولا عُذرا، فَالهالِكُ مِنّا مَن هَلَكَ عَلَيهِ، وَالسَّعيدُ مِنّا مَن رَغِبَ إلَيهِ.

ستايش، خدايى را كه راه توبه را به ما نماياند و تنها به لطف و فضل او، از آن بهره مند شديم؛ و اگر از الطاف او، تنها از همين يك لطف برخوردار شده بوديم، باز هم در حقّ ما نيكىِ بسيار و احسانِ بزرگ و لطفِ عظيم كرده بود؛ چرا كه روش او در پذيرفتن توبه از امّت‌هاى پيشين، چنين نبود. او آنچه ما توانش را نداشتيم، از عهده ما برداشت و جز به اندازه قدرتمان، به ما تكليف نكرد و جز كارهاى آسان، وظيفه‌اى بر دوش ما ننهاد و براى هيچ يك از ما، جاى عذر و بهانه‌اى باقى نگذاشت. پس هلاك شونده از ما، كسى است كه او را نافرمانى نمايد و خوش‌بخت از ما، كسى است كه به او رو كند.

صحيفه سجاديه : ص ۲۲ دعاء ۱ .

۱۱. گرسنگی همسایگان و غضب خداوند

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:مَن باتَ شَبعاناً وبِحَضرَتِهِ مُوِمنٌ جائِعٌ طاوٍ قالَ اللّهُ عز و جل: مَلائِكَتي، اُشهِدُكُم عَلى هذَا العَبدِ أنَّني أمَرتُهُ فَعَصاني وأَطاعَ غَيري، وَكَلتُهُ إلى عَمَلِهِ، وعِزَّتي وجَلالي لا غَفَرتُ لَهُ أبداً.

كسى كه شب (با شكم) سير بخوابد و در كنارش مؤمنى گرسنه و بى غذا باشد، خداوند عزّ و جلّ فرمايد: اى فرشتگان من! شما گواه باشيد كه من اين بنده را فرمان دادم و او نافرمانى من كرد و از غير من فرمان برد، من او را به كارش وا گذار كردم، به عزّت و جلالم سوگند كه هرگز او را نمى‌بخشم.

ثواب الأعمال : ص ۲۹۸ ح ۱

۱۲. دعای جامع

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِهِ، وقِني مِنَ المَعاصي، وَاستَعمِلني بِالطّاعَةِ، وَارزُقني حُسنَ الإِنابَةِ، وطَهِّرني بِالتَّوبَةِ، وأَيِّدني بِالعِصمَةِ، وَاستَصلِحني بِالعافِيَةِ، وأَذِقني حَلاوَةَ المَغفِرَةِ، وَاجعَلني طَليقَ عَفوِكَ وعَتيقَ رَحمَتِكَ، وَاكتُب لي أمانا مِن سَخَطِكَ، وبَشِّرني بِذلِكَ فِي العاجِلِ دونَ الآجِلِ.

بار خدايا! بر محمّد و خاندان او درود فرست و مرا از گناهان، نگه‌دار و در طاعتت به كار گمار و بازگشتِ درست [به راه تو و به سوى خودت] را روزى‌ام فرما و با توبه، پاكم گردان و مرا در برابر گناه، مصونيت بخش و عافيت، عطايم كن و شيرينى آمرزش را به من بچشان. مرا آزاد شده عفو و رهين رحمتت قرار ده و از خشمت، امان‌نامه‌ام ده و بشارت آن را در همين دنيا و پيش از فرا رسيدن آخرت، به من ده.

صحيفه سجاديه : ص ۷۱ دعاء ۱۶

۱۳. گنهكار توبه‌‌كننده

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:إنَّ اللّهَ يُحِبُّ المُؤمِنَ المُذنِبَ التَّوّابَ.

خداوند، مؤمنِ گنهكار توبه‌‌كننده را دوست دارد.

الطبقات الكبرى : ج ۵ ص ۲۱۹

۱۴. مناجات صغرى

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:ـ مِن مُناجاةٍ لَهُ تُعرَفُ بِالصُّغرى ـ: اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وَاجعَلنا مِنَ الَّذينَ غَرَسوا أشجارَ الخَطايا نُصبَ رَوامِقِ القُلوبِ، وسَقَوها مِن ماءِ التَّوبَةِ حَتّى أثمَرَت لَهُم ثَمَرَ النَّدامَةِ، فَأَطلَعَتهُم عَلى سُتورِ خَفِيّاتِ العُلى، وآمَنَتهُمُ المَخاوِفَ وَالأَحزانَ وَالغُمومَ وَالأَشجانَ، ونَظَروا في مِرآةِ الفِكرِ، فَأَبصَروا جَسيمَ الفِطنَةِ، ولَبِسوا ثَوبَ الخِدمَةِ.

ـ در مناجاتش معروف به مناجات صغرى (كوچك‌تر) ـ: بار خدايا ! بر محمّد و خاندانش، درود فرست و ما را از كسانى قرار ده كه درختان گناهان را در برابر ديدگان دل خود نشاندند و با آب توبه، آبيارى‌شان كردند، تا آن كه ميوه پشيمانى برايشان به بار آورْد. در نتيجه، ايشان را از نهان‌هاى عالم بالا، آگاه ساختى و از ترس‌ها و اندوه‌ها و غصه‌ها و غم‌ها ايمنشان گردانيدى تا در آيينه فكر نگريستند. پس به هوشيارى بزرگى دست يافتند و جامه خدمت‌گزارى به تن كردند.

بحار الأنوار : ج ۹۴ ص ۱۲۷ ح ۱۹ .

۱۵. توبه از هر آنچه بوده ام

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:اللّهُمَّ وإنّي أتوبُ إلَيكَ مِن كُلِّ ما خالَفَ إرادَتَكَ، أو زالَ عَن مَحَبَّتِكَ ؛ مِن خَطَراتِ قَلبي، ولَحَظاتِ عَيني، وحِكاياتِ لِساني، تَوبَةً تَسلَمُ بِها كُلُّ جارِحَةٍ عَلى حِيالِها مِن تَبِعاتِكَ، وتَأمَنُ مِمّا يَخافُ المُعتَدونَ مِن أليمِ سَطَواتِكَ.

بار خدايا! من از هر آنچه بر دلم گذشته يا چشمم بر آن افتاده يا بر زبانم رفته است و برخلاف خواست تو بوده يا دوستش نداشته‌اى، به درگاه تو توبه مى‌كنم، چنان توبه‌اى كه به سبب آن، يكايك اعضايم از عقوبت‌هاى تو به سلامت مانند و از ضربات دردناك تو كه تجاوزگران از آن بيمناك‌اند، در امان باشند.

صحيفه سجاديه : ص ۱۲۶ دعاء ۳۱ .

۱۶. استواری در طاعت

امام زين العابدين عليه‌‌السلام ::اللّهُمَّ وثَبِّت في طاعَتِكَ نِيَّتي، وأَحكِم في عِبادَتِكَ بَصيرَتي، ووَفِّقني مِنَ الأَعمالِ لِما تَغسِلُ بِهِ دَنَسَ الخَطايا عَنّي، وتَوَفَّني عَلى مِلَّتِكَ ومِلَّةِ نَبِيِّكَ مُحَمَّدٍ عَلَيهِ السَّلامُ إذا تَوَفَّيتَني.

بار خدايا! نيّت مرا در طاعتت، استوار دار و بينشم را در عبادتت، محكم گردان و به اعمالى موفّقم بدار كه با آنها، آلودگى خطاها را از من بشويى و هر گاه خواستى، جانم را بستانى، مرا بر آيين خودت و آيين پيامبرت محمّد صلى‌‌الله‌‌عليه‌‌و‌‌آله بميران.

صحيفة سجاديه : ص ۱۲۳ دعاء ۳۱ .

۱۷. ببخش آنچه می دانی....

امام زين العابدين عليه‌‌السلام :اللّهُمَّ إنَّكَ أعلَمُ بِما عَمِلتُ فَاغفِر لي ما عَلِمتَ، وَاصرِفني بِقُدرَتِكَ إلى ما أحبَبتَ.

بار خدايا! تو به كارهايى كه من كرده‌ام، داناترى. پس آنچه را مى‌دانى، بر من ببخشاى و با قدرت خويش، مرا به كارهايى كه دوست مى‌دارى، باز گردان.

صحيفه سجاديه : ص ۱۲۳ دعاء ۳۱ .

۱۸. پوزش از نادانی

امام زين العابدين عليه‌‌السلام :اللّهُمَّ إنّي أعتَذِرُ إلَيكَ مِن جَهلي، وأَستَوهِبُكَ سوءَ فِعلي، فَاضمُمني إلى كَنَفِ رَحمَتِكَ تَطَوُّلاً، وَاستُرني بِسِترِ عافِيَتِكَ تَفَضُّلاً.

بار خدايا! من براى نادانى خويش از تو پوزش مى‌خواهم و براى كردار زشتم از تو بخشش مى‌طلبم. پس، به لطف خود، مرا در پناه رحمت خويش گير و به فضل خود، جامه عافيتت را بر من بپوشان.

صحيفه سجاديه : ص ۱۲۳ دعاء ۳۱ .

۱۹. بهشت بدون حسابرسى

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:إذا جَمَعَ اللّهُ عز و جل الأَوَّلينَ وَالآخِرينَ، قامَ مُنادٍ فَنادى يُسمِعُ النّاسَ فَيَقولُ: أينَ المُتَحابّونَ فِي اللّهِ ؟ فَيَقومُ عُنُقٌ مِنَ النّاسِ، فَيُقالُ لَهُم: اِذهَبوا إلَى الجَنَّةِ بِغَيرِ حِسابٍ.

قالَ: فَتَلَقّاهُمُ المَلائِكَةُ فَيَقولونَ: إلى أينَ ؟ فَيَقولونَ: إلَى الجَنَّةِ بِغَيرِ حِسابٍ، قالَ: فَيقولونَ: فَأَيُّ ضَربٍ أنتُم مِنَ النّاسِ ؟ فَيَقولونَ: نَحنُ المُتَحابّونَ فِي اللّهِ، قالَ: فَيَقولونَ: وأَيَّ شَيءٍ كانَت أعمالُكُم ؟ قالوا: كُنّا نُحِبُّ فِي اللّهِ ونُبغِضُ فِي اللّهِ، قالَ: فَيَقولونَ: نِعمَ أجرُ العامِلينَ.

آن گاه كه خداوند عز و جل، اوّلين و آخرين آفريدگان را گِرد آورَد، ندا دهنده‌اى بر مى‌خيزد و با صداى بلند كه مردم [همگى] مى‌شنوند، مى‌گويد: «كجايند كسانى كه دوستى آنان به خاطر خدا بوده است؟».

پس گروه بسيارى از مردم، بر مى‌خيزند. به ايشان گفته مى‌شود: «بدون حسابرسى به بهشت برويد».

فرشتگان، جلوِ آنان را مى‌گيرند و مى‌گويند: كجا؟! مى‌گويند: بدون محاسبه، به بهشت [مى‌رويم]. فرشتگان مى‌گويند: شما كدامين گروه از مردميد؟ مى‌گويند: ما كسانى بوديم كه دوستى ما به خاطر خدا بود.

فرشتگان مى‌گويند: اعمال شما چه بوده است؟

مى‌گويند: ما براى خدا، دوست مى‌داشتيم و براى خدا، دشمنى مى‌ورزيديم. پس فرشتگان مى‌گويند: چه خوب است مزد عمل كنندگان!

الكافي : ج ۲ ص ۱۲۶ ح ۸ ، المحاسن : ج ۱ ص ۴۱۲ ح ۹۴۰

۲۰. دعا در هر روز از ماه رمضان

امام زين العابدين عليه‌‌السلامـكانَ يَدعو بِهذَا دعاء في شَهرِ رَمَضانَ ـ: اللّهُمَّ ارزُقني فيهِ تَمامَ صِيامِهِ، وبُلوغَ الأَمَلِ في قِيامِهِ، وَاستِكمالَ ما يُرضيكَ عَنّي صَبرا وإيمانا ويَقينا وَاحتِسابا، ثُمَّ تَقَبَّل ذلِكَ مِنّي بِالأَضعافِ الكَثيرَةِ وَالأَجرِ العَظيمِ.

امام زين العابدين علیه السلام ـ در هر روز از ماه رمضان، اين دعا را مى‌خواند ـ: خداوندا! در اين ماه، روزه‌‌دارىِ كامل، عبادت در نهايت آرزو، و به كمال رساندن آنچه را خرسندت مى‌سازد، از روى شكيبايى و ايمان و يقين و خلوص، روزى‌ام كن. سپس آن را چندين برابر و با پاداش بزرگ، از ما قبول فرما!

الكافي : ج ۴ ص ۷۶ ح ۷ ، كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۲ ص ۱۰۵ ح ۱۸۴۹ .

۲۱. چگونه مردن

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:أمِتنا مُهتَدينَ غَيرَ ضالّينَ، طائِعينَ غَيرَ مُستَكرِهينَ، تائِبينَ غَيرَ عاصينَ ولا مُصِرّينَ ؛ يا ضامِنَ جَزاءِ المُحسِنينَ، ومُستَصلِحَ عَمَلِ المُفسدِينَ.

ما را در حالى بميران كه ره‌‌يافته‌ايم نه گم‌راه، و با رضايت، سر در فرمان تو نهاده‌‌ايم نه با كراهت و از نافرمانى و پايدارى بر گناه، توبه كرده‌ايم. اى ضمانت كننده پاداش نيكوكاران و اى اصلاح كننده عمل تبهكاران.

صحيفه سجاديه : ص ۱۵۴ دعاء ۴۰

۲۲. رشد کار نیک

امام زين العابدين عليه‌‌السلام :يا مَن يُثمِرُ الحَسَنَةَ حَتّى يُنمِيَها، ويَتَجاوَزُ عَنِ السَّيِّئَةَ حَتّى يُعفِيَها

اى آن كه كار نيك را به ثمر مى‌رساند، چنان كه آن را رشد مى‌دهد ! اى آن كه از بدى درمى‌گذرد، چندان كه آن را محو مى‌كند !

صحيفه سجاديه : ص ۱۸۱ دعاء ۴۶ ، المزار الكبير : ص ۴۵۸

۲۳. عاقبت کم فروشی

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:إنَّ أوَّلَ مَن عَمِلَ المِكيالَ وَالميزانَ شُعَيبٌ النَّبِيُّ عليه‌‌السلام، عَمِلَهُ بِيَدِهِ فَكانوا يَكيلونَ ويُوفونَ، ثُمَّ إنَّهُم بَعدُ طَفَّفوا فِي المِكيالِ وبَخَسوا فِي الميزانِ * فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ» فَعُذِّبوا بِها * فَأَصْبَحُواْ فِى دَارِهِمْ جَثِمِينَ»۱»

نخستين كسى كه پيمانه و ترازو به كار گرفت، شعيبِ پيامبر علیه السلام بود. او به دست خويش آن را ساخت. و مردم پيمانه مى‌نهادند، اندازه را نگاه مى‌داشتند. سپس ايشان در پيمانه كم نهادند و ترازو را كم گرفتند، «پس زلزله‌اى شديد، آنان را فرا گرفت» و به آن، عذاب گشتند «و صبحگاهان، در خانه‌‌هايشان به رو در افتادند [و مردند[» .

(۱) الأعراف : ۷۸. (۲) . قصص الأنبياء للراوندي : ص ۱۴۲ ح ۱۵۳

۲۴. بهترينِ مردمان

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:إنَّ أهلَ زَمانِ غَيبَتِهِ القائِلينَ بِإِمامَتِهِ وَالمُنتَظِرينَ لِظُهورِهِ عليه‌‌السلام، أفضَلُ مِن أهلِ كُلِّ زَمانٍ، لِأَنَّ اللّهَ تَبارَكَ وتَعالى أعطاهُم مِنَ العُقولِ وَالأَفهامِ وَالمَعرِفَةِ ما صارَت بِهِ الغَيبَةُ عِندَهُم بِمَنزِلَةِ المُشاهَدَةِ، وجَعَلَهُم في ذلِكَ الزَّمانِ بِمَنزِلَةِ المُجاهِدينَ بَينَ يَدَي رَسولِ اللّهِ صلى‌الله‌عليه‌و‌آله بِالسَّيفِ.

مردمان زمان غيبت كه به امامت او (مهدى) معتقد و منتظر ظهورش باشند، بهترينِ مردمان هستند ؛ زيرا خداوند به اندازه‌اى به آنان فهم و خِرد و شناخت داده كه غيبت در نزد آنها به منزله مشاهده است و مردم آن زمان را مانند كسانى كه در مقابل پيامبر صلى‌الله‌عليه‌و‌آله به جهاد پرداخته باشند، قرار داده است.

كمال الدين : ص ۳۲۰ ح ۲ ، الاحتجاج : ج ۲ ص ۱۵۴ ح ۱۸۸

۲۵. در زمره مجاهدان

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:اللّهُمَّ وأَيُّما مُسلِمٍ أهَمَّهُ أمرُ الإِسلامِ، وأَحزَنَهُ تَحَزُّبُ أهلِ الشِّركِ عَلَيهِم، فَنَوى غَزوا أو هَمَّ بِجِهادٍ، فَقَعَدَ بِهِ ضَعفٌ، أو أبطَأَت بِهِ فاقَةٌ، أو أخَّرَهُ عَنهُ حادِثٌ، أو عَرَضَ لَهُ دونَ إرادَتِهِ مانِعٌ ؛ فَاكتُبِ اسمَهُ فِي العابِدينَ، وأَوجِب لَهُ ثَوابَ المُجاهِدينَ، وَاجعَلهُ في نِظامِ الشُّهَداءِ وَالصّالِحينَ.

بار خدايا! هر مسلمانى كه نگران [سرنوشت] اسلام باشد و بسيج شدگانِ بر ضد مسلمانان، او را اندوهناك سازند و نيّت جنگ يا آهنگ جهاد كند، امّا ناتوانى، او را زمينگير كرده يا فقر و نادارى، از رفتنْ بازش داشته، يا حادثه‌اى، او را از شركت در جنگ و جهاد، مانع گشته و يا پيشامدى مانع خواست او شده است، نامش را در زمره عابدان ثبت فرما و پاداش مجاهدان را برايش واجب شمار و او را در سلك شهيدان و صالحان قرار ده.

صحيفه سجاديه : ص ۱۱۵ دعاء ۲۷ .

۲۶. دعا براى مرزبانان

امام زين العابدين عليه‌‌السلام :ـمِن دُعائِهِ لِأَهلِ الثُّغورِ ـ اللّهُمَّ وأَيُّما مُسلِمٍ خَلَفَ غازِيا، أو مُرابِطا في دارِهِ، أو تَعَهَّدَ خالِفيهِ في غَيبَتِهِ، أو أعانَهُ بِطائِفَةٍ مِن مالِهِ، أو أمَدَّهُ بِعِتادٍ، أو شَحَذَهُ عَلى جِهادٍ، أو أتبَعَهُ في وَجهِهِ دَعوَةً، أو رَعى لَهُ مِنوَرائِهِحُرمَةً، فَأَجرِ لَهُ مِثلَ أجرِهِ وَزنا بِوَزنٍ، ومِثلاً بِمِثلٍ، وعَوِّضهُ مِن فِعلِهِ عِوَضا حاضِرا يَتَعَجَّلُ بِهِ نَفعَ ما قَدَّمَ، وسُرورَ ما أتى بِهِ إلى أن يَنتَهِيَ بِهِ الوَقتُ إلى ما أجرَيتَ لَهُ مِن فَضلِكَ، وأَعدَدتَ لَهُ مِن كَرامَتِكَ.

ـ در دعايش براى مرزبانان ـ: بار خدايا ! هر مسلمانى كه در غياب رزمنده‌اى يا مرزبانى به امور خانه او رسيدگى كند يا از بازماندگانش مراقبت نمايد يا به آن شخص [رزمنده و مرزبان]، كمك مالى كند يا در ساز و برگ، مددش رساند يا به جهادش برانگيزد يا دعاى خيرش را بدرقه راه او كند يا در غياب او حرمتش را پاس بدارد، برايش همانند اجر آن شخص [رزمنده و مرزبان]، جارى گردان، به همان اندازه و به همان سان، و كار او را عوض ده؛ عوضى نقد كه سود آنچه را تقديم كرده و شادمانىِ عملى را كه به جا آورده است، به زودى [در همين دنيا] ببيند، تا آن كه عمرش به سر آيد و به سوى فضلى كه [در آخرت]برايش مقرّر كرده‌اى و كرامتى كه برايش آماده ساخته‌اى، ره‌سپار گردد.

صحيفه سجاديه : ص ۱۱۵ دعاء ۲۷ .

۲۷. فرجامى با آسودگیِ بی‌پایان[۲]

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:ألا إنَّ لِلّهِ‌عِباداً... صَبَروا أيّاماً قَليلَةً فَصاروا بِعُقبى راحَةٍ طَويلَةٍ، أمَّا اللَّيلَ فَصافّونَ أقدامَهُم، تَجري دُموعُهُم عَلى خُدودِهِم، وهُم يَجأَرونَ إلىٰرَبِّهم، يَسعَونَ في فَكاكِ رِقابِهِم.

هان! خداى، بندگانى دارد كه... روزهايى اندک را شکیبایی ورزیدند، و به فرجامى با آسودگیِ بی‌پایان، دست يافتند. شب‌هنگام، بر پا [به نماز] مى‌ايستند، اشكشان بر گونه‌هايشان روان مى‌شود، و به درگاه پروردگار خويش پناه مى‌بَرَند، و در رهانيدن خويش [از آتش دوزخ] مى‌كوشند.

الكافي: ج ۲ ص ۱۳۲ ح ۱۵

۲۸. شب‌‌زنده‌دارى

امام زين العابدين عليه‌‌السلام :ـفي دُعائِهِ يَومَ عَرَفَةَ ـ: وَاعمُر لَيلي بِإيقاظِي فيهِ لِعبادَتِكَ، و تَفَرُّدِي بِالتَّهَجُّدِ لَكَ، و تَجَرُّدي بِسُكوني إلَيكَ، و إنزالِ حَوائجي بِكَ، ومُنازَلَتي إيّاكَ في فَكاكِ رَقَبَتي مِن نارِكَ، وإجارَتي مِمّا فيهِ أهلُها مِن عَذابِكَ.

ـ در دعاى روز عرفه ـ: [خدايا!] شبم را آباد ساز با بيدار كردنم براى عبادتت، و با تنها به شب‌زنده‌دارى براى تو پرداختن، و از همه دل بريدن و به تو آرام گرفتن، و آوردن حاجت‌هايم به درگاه تو، و درخواست‌هاى مكرّرم براى آزاد كردن خود از آتش تو، و پناه بردن به تو از عذابى كه دوزخيان در آن به سر می‌برند.

صحيفه السجاديه: دعاء ۴۷ ، المصباح للکفعمي: ص ۸۹۹

۲۹. اندازه غم و انديشه[۳]

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:... و لا تَشغَلني بِالاِهتِمامِ عَن تَعاهُدِ فُروضِكَ، وَاستِعمالِ سُنَّتِكَ .

مرا چنان غمناك و انديشناك مگردان كه بر فريضه‌هايت مواظبت نكنم و سنّت‌هايت را به كار نبندم .

صحيفه سجاديه : ص ۴۴ دعاء ۷ ، المصباح للكفعمي : ص ۳۱۵

۳۰. شش ویژگی برتر ائمه :

امام زين العابدين عليه‌‌السلامـ مِن خُطبَةٍ لَهُ في مَجلِسِ يَزيدَ ـ : أيُّهَا النّاسُ ! اُعطينا سِتّا، وفُضِّلنا بِسَبعٍ : اُعطينَا العِلمَ، وَالحِلمَ، وَالسَّماحَةَ، وَالفَصاحَةَ، وَالشَّجاعَةَ، وَالمَحَبَّةَ في قُلوبِ المُؤمِنينَ . وفُضِّلنا بِأَنَّ مِنَّا النَّبِيَّ المُختارَ مُحَمَّدا صلى اللّه عليه و آله، ومِنَّا الصِّدّيقُ، ومِنَّا الطَيّارُ، ومِنّا أسَدُ اللّهِ وأَسَدُ الرَّسولِ، ومِنّا سَيِّدَةُ نِساءِ العالَمينَ فاطِمَةُ البَتولُ، ومِنّا سِبطا هذِهِ الاُمَّةِ وسَيِّدا شَبابِ أهلِ الجَنَّةِ .

ـ در سخنرانى ايشان در مجلس يزيد ـ : اى مردم ! به ما شش چيز داده شده است و به هفت چيز، برترى داده شده‌ايم : به ما علم، بردبارى، بخشندگى، شيواگويى، شجاعت و محبّت در دل‌هاى مؤمنان داده شده است و هفت برترىِ ما اينهاست : پيامبر برگزيده، محمّد، از ماست، صدّيق[۴]وارث راستين پيامبر صلى اللّه‌ عليه و آله) از ماست، جعفر طيّار از ماست، شير خدا و شير پيامبر او (حمزه) از ماست، سَرور زنان جهان، فاطمه از دنيا بريده از ماست، و دو سبط اين امّت و دو سَرور جوانان بهشت از ما هستند .

مقتل الحسين للخوارزميّ : ج ۲ ص ۶۹

۳۱. راهنمایی حکیم[۵]

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:هَلَكَ مَن لَيسَ لَهُ حَكيمٌ يُرشِدُهُ.

آن كه حكيمى براى رهنمايى نيافت، هلاك گشت .

بحارالأنوار : ج ۷۸ ص ۱۵۹ ح ۱۰

۳۲. بنده، چهار چشم دارد

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:ألا إنَّ لِلعَبدِ أربَعَ أعيُنٍ : عَينانِ يُبصِرُ بِهِما أمرَ دينِهِ ودُنياهُ، وعَينانِ يُبصِرُ بِهِما أمرَ آخِرَتِهِ، فَإِذا أرادَ اللَّهُ بِعَبدٍ خَيراً فَتَحَ لَهُ العَينَينِ اللَّتَينِ في قَلبِهِ، فَأَبصَرَ بِهِمَا الغَيبَ في أمرِ آخِرَتِهِ، وإذا أرادَ بِهِ غَيرَ ذلِكَ تَرَكَ القَلبَ بِما فيهِ.

آگاه باشيد كه بنده، چهار چشم دارد : دو چشم كه امر دين و دنيايش را با آنها مى‌بيند و دو چشم كه كار آخرتش را با آنها مى‌نگرد . پس هنگامى كه خدا خير بنده‌اى را مى‌خواهد، دو چشم دلش را مى‌گشايد، تا با آنها امور نهان آخرت را بنگرد و اگر جز اين بخواهد، دل را به همان حال خود، وا مى‌گذارد .

الخصال : ص ۲۴۰ ح ۹۰

۳۳. ظرف فهم

امام زين العابدين عليه‌السلام :العَمَلُ وِعاءُ الفَهمِ.

عمل، ظرف فهم است .

أعلام الدين : ص ۹۶ .

۳۴. تنها راه فهم و رسیدن به دین خدا

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:إنَّ دينَ اللَّهِ عزّ و جلّ لا يُصابُ بِالعُقولِ النّاقِصَةِ وَالآراءِ الباطِلَةِ وَالمقاييسِ الفاسِدَةِ، ولا يُصابُ إلّا بِالتّسليمِ، فَمَن سَلَّمَ لَنا سَلِمَ، ومَنِ اقتَدى‌بِنا هُدِيَ، ومَن كانَ يَعمَلُ بِالقِياسِ وَالرَّأيِ هَلَكَ، ومَن وَجَدَ في نَفسِهِ شَيئاً مِمّا نَقولُهُ أو نَقضي بِهِ حَرَجاً كَفَرَ بِالَّذي أنزَلَ السَّبعَ المَثانِيَ وَالقُرآنَ العَظيمَ، وهُوَ لا يَعلَمُ.

بى‌گمان، دين خداى عزّ و جلّ با خردهاى ناقص و انديشه‌هاى باطل و تشبيه‌هاى نادرست، به دست نمى‌آيد و تنها با تسليم مى‌توان بدان رسيد . پس هر كس در برابر ما تسليم باشد، سالم مى‌مانَد و هر كس به ما اقتدا كند، هدايت مى‌شود و هر كس به تشبيه و انديشه [ى خود] عمل كند، هلاك مى‌گردد و هر كس آنچه را ما مى‌گوييم و يا به آن حكم مى‌كنيم، نمى‌تواند بپذيرد و در خود، انكارى نسبت به آن مى‌يابد، نادانسته، به كسى كفر ورزيده است كه هفت سوره مثانى[۶]و قرآن بزرگ را نازل كرده است .

كمال الدّين : ص ۳۲۴ ح ۹ عن ثابت الثمالي، بحارالأنوار : ج ۲ ص ۳۰۳ ح ۴۱ .

۳۵. راه بیداری و هدایت

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:إنَّ الاُمورَ الوارِدَةَ عَلَيكُم في كُلِّ يَومٍ ولَيلَةٍ - مِن مُظلِماتِ الفِتَنِ وحَوادِثِ البِدَعِ وسُنَنِ الجَورِ وبَوائِقِ الزَّمانِ وهَيبَةِ السُّلطانِ ووَسوَسَةِ الشَّيطانِ - لَتُثَبِّطُ القُلوبَ عَن تَنَبُّهِها وتُذهِلُها عَن مَوجودِ الهُدى‌ومَعرِفَةِ أهلِ الحَقِّ إلّا قَليلًا مِمَّن عَصَمَ اللَّهُ، فَلَيسَ يَعرِفُ تَصَرُّفَ أيّامِها وتَقَلُّبَ حالاتِها وعاقِبَةَ ضَرَرِ فِتنَتِها إلّا مَن عَصَمَ اللَّهُ ونَهَجَ سَبيلَ الرُّشدِ وسَلَكَ طَريقَ القَصدِ، ثُمَّ استَعانَ عَلى‌ذلِكَ بِالزُّهدِ فَكَرَّرَ الفِكرَ وَاتَّعَظَ بِالصَّبرِ.

امور وارد بر شما در هر شبانه روز، از فتنه‌هاى تاريك و پيش‌آمدهاى بدعت‌آميز و سنّت‌هاى ستمكارانه و بلاهاى روزگار، تا مهابت پادشاه و وسوسه شيطان، مايه تأخير بيدارى دل‌ها و فراموشى هدايت موجود و شناخت حق‌مداران مى‌شود؛ جز گروهى اندك كه خدا نگاهشان مى‌دارد . پس كسى تحوّلات روزگار و دگرگونى حالات و فرجام زيان فتنه‌ها را نمى‌شناسد، مگر آن كه خداوند، او را حفظ كند و راه راست بپيمايد و ميانه‌روى كند و سپس بر همه اينها از زهد يارى گيرد و پيوسته بينديشد و از شكيبايى پند پذيرد .

الكافي : ج ۸ ص ۱۵ ح ۲

۳۶. ارزش علم آموزی

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:لَو يَعلَمُ النّاسُ ما في طَلَبِ العِلمِ لَطَلَبوهُ ولَو بِسَفكِ المُهَجِ‌وخَوضِ اللُّجَجِ‌، إنَّ اللَّهَ تَبارَكَ وتَعالى‌أوحى‌إلى‌دانِيالَ : إنَّ أمقَتَ عَبيدي إلَيَّ الجاهِلُ المُستَخِفُّ بِحَقِّ أهلِ العِلمِ، التّارِكُ لِلاِقتِداءِ بِهِم . وإنَّ أحَبَّ عَبيدي إلَيَّ التَّقِيُّ الطّالِبُ لِلثَّوابِ‌الجَزيلِ، اللّازِمُ لِلعُلَماءِ، التّابِعُ لِلحُلَماءِ، القابِلُ عَنِ الحُكَماءِ.

اگر مردم مى‌دانستند كه در جستجوى دانش چه چيزى [ نهفته ]است، بى‌گمان، در پى آن مى‌رفتند؛ حتّى اگر خون مى‌دادند و در اعماق دريا فرو مى‌رفتند . خداى - تبارك و تعالى - به دانيال وحى كرد : «منفورترينِ بندگانم نزد من، نادانى است كه حق اهل علم را سبك بشمارد و پيروى از ايشان را رها كند و محبوب‌ترينِ بندگانم نزد من، پرهيزگارى است كه جوياى پاداش فراوان، همراه دانايان، پيرو بردباران و پذيرشگر حكيمان است» .

الكافي : ج ۱ ص ۳۵ ح ۵

۳۷. حقّ دانش

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:حَقُّ العِلمِ أن تُفَرِّغَ لَهُ قَلبَكَ، وتُحَضِّرَ ذِهنَكَ، وتُذَكِّرَ لَهُ سَمعَكَ، وتَشتَحِذَ لَهُ فِطنَتَكَ ؛ بِسَترِ اللَّذّاتِ ورَفضِ الشَّهَواتِ.

حقّ دانش آن است كه با پوشاندن لذّت‌ها و راندن شهوت‌ها دلت را براى آن، فارغ سازى و ذهنت را آماده و گوشت را ياددارنده و هوشت را تيز كنى .

حقاق الحقّ : ج ۱۲ ص ۱۱۷

۳۸. پرسيدن درباره نادانسته‌ها

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:لا تَزهَد في مُراجَعَةِ الجَهلِ، وإن كُنتَ قَد شُهِرتَ بِتَركِهِ.

از پرسيدن درباره نادانسته‌ها كوتاهى مكن؛ هرچند به دانش نامور شده باشى .

نزهة الناظر : ص ۹۲ ح ۱۷

۳۹. مرواريد گران‌بها در ميان زباله‌دانى

امام زين العابدين عليه‌‌السلام:لا تُحَقِّرِ اللُّؤلُؤَةَ النَّفيسَةَ أن تَجتَلِبَها مِنَ الكِبَا الخَسيسَةِ، فَإِنَّ أبي حَدَّثَني قالَ : سَمِعتُ أميرَالمُؤمِنينَ عليه السلام يَقولُ : إنَّ الكَلِمَةَ مِنَ الحِكمَةِ تَتَلَجلَجُ في صَدرِ المُنافِقِ نُزوعاً إلى‌مَظانِّها حَتّى‌يَلفِظَ بِها فَيَسمَعَهَا المُؤمِنُ فَيَكونَ أحَقَّ بِها وأهلَها فَيَلقَفَها.

از اين كه مرواريد گران‌بها را از ميان زباله‌دانى پست برگيرى، دريغ مكن كه پدرم برايم روايت كرد و فرمود : «از اميرمؤمنان عليه السلام شنيدم كه مى‌فرمود : "سخن حكيمانه، در پى جايگاه اصلى‌اش آن قدر در سينه منافق بالا و پايين مى‌رود، تا آن را بر زبان بياورد و مؤمن بشنود ؛ چرا كه وى شايسته آن و بدان سزاوارتر است. پس آن را مى‌رُبايد"» .

الأمالي للطوسي : ص ۶۲۵ ح ۱۲۹۱

۴۰. در پيشگاه خداى عزّ وجلّ[۷]

امام زين العابدين عليه السلام :المُصلّي ما دامَ في صَلاتِهِ، فَهُوَ واقِفٌ بَينَ يَدَيِ اللَّهِ عزّ وجلّ .

نمازگزار تا آن گاه كه در نماز است، در پيشگاه خداى عزّ وجلّ ايستاده است.

كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۱۹۹ ح ۶۰۳


[۱]احادیث شماره ۱ تا ۱۲ از دانشنامه قرآن و حدیث (محمدی ری شهری)، جلد هفدهم، و ۱۳ تا ۲۶ از جلد هجدهم ، اخذ گردیده است

[۲]احادیث ۲۷ و ۲۸ از کتاب فرهنگ‏نامۀ تهجّد (محمدی ری شهری)، اخذ گردیده است.

[۳]احادیث ۲۹ و ۳۰ از کتاب سیره پیامبر خاتم صلّی الله علیه وآله (محمدی ری شهری)، اخذ گردیده است.

[۴] منظور، امير مؤمنان، امام على عليه السلام است.

[۵]احادیث ۳۱ تا ۳۹ از کتاب علم و حکمت در قرآن و حدیث (محمدی ری شهری)، اخذ گردیده است.

[۶] سَبع مَثانى در اين جا به معناى سوره حمد است كه هفت آيه دارد و در هر نماز ، دوبار خوانده مى‏شود .

[۷]حدیث ۴۰ از کتاب شناخت نامه نماز (محمدی ری شهری)، اخذ گردیده است.