عقل‌گرايی شيخ صدوق و متکلم بودن او - صفحه 54

همچنين کتاب الکافي با گسترة فراوانش در باب مسائل اعتقادي بويژه توحيد، چنان که خود صدوق گفته است، در اختيارش بوده است. ۱
با توجه به مطالب پيش گفته، بايد پرسيد که چرا شيخ صدوق فقط اين دسته از روايات را در کتاب‌هايش آورده است؟ و سوالاتي ديگر از جمله اين که:
1. چرا شيخ صدوق با توجه به نگارش کتاب‌هايي از اين دست توسط ديگر عالمان، محدثان متکلمان، به تأليفي نو در اين باره دست زده است؟
2. چرا و چقدر از روايات کتابش را از کتاب پدر و اساتيد قمي‌اش برگرفته است؟
3. چرا بخش قابل توجهي از روايات کتاب التوحيد وي از مشايخ بغدادي، ماوراء النهري و گاه مشايخ اهل سنت است؟
4. چرا در بخش‌هايي از اين کتاب، روايات مورد قبول خود را از کتاب‌هاي اساتيدش درج نکرده است؟
5. چرا در بخش‌هايي از کتاب، با توجه به فراواني احاديث در کتاب‌هايي چون الکافي، حتي يک روايت از آن را نقل نکرده است؟
6. چرا در برخي از ابواب اين کتاب فصل‌هايي دارد که رواياتش با روايات درج شده در کتاب‌هاي هم‌عصرانش مغايرت يا گاه مخالفت دارد؟
و تمام اين پرسش‌ها در حالي مطرح مي‌شود که شيخ صدوق در تنظيم و تبويب هر يک از اين ابواب، کتاب‌هاي مستقل و ابواب زيادي را پيش ديد داشته است که احاديث بسياري را به وي عرضه مي‌نمود.
در مسير دريافت پاسخ اين پرسش‌ها، اين نتيجة کلي به دست مي‌آيد که شيخ صدوق در کتاب‌هاي التوحيد، کمال الدين و ديگر کتاب‌هاي موجود يا گمشده‌اش، همواره اين روش را مبنا قرار داده بود که در پشت صحنة درج يک حديث در يک باب و تشکيل يک باب در يک موضوع و يک کتاب، تحليل و استدلال‌هايي عقلي داشته و بر اساس داده‌هاي عقلي و نيز نقلي آن احاديث را نقد مي‌کرده است.
به بياني روشن‌تر، هرگاه صدوق دست به قلم برده تا در موضوعي بر اساس احاديث بنگارد و کتاب يا رساله‌اي تأليف کند. مجموع احاديث آن موضوع را از ديد گذرانده و مطالعه مي‌کرد. سپس بر اساس اجتهاد کلامي خود و در نظر داشتن هماهنگي آن با آموزه‌هاي شيعه اماميه نظر برگزيده را انتخاب کرده و تنها احاديثي را که با اين نظريه موافق بوده و در نظام طراحي شدة وي جاي مي‌گرفت، در آن باب و فصل قرار مي‌داد.
او در رسيدن به نظرية برگزيدة و در تطبيق هر يک از احاديث وارده با اين نظريه از معيار عقل براي سنجش احاديث و استدلال‌هاي عقلي نانوشته و ناگفته براي اثبات هم‌آوايي اين احاديث با منظومه معارف و عقايد اسلامي استفاده کرده است.
شيخ صدوق، به کفايت، به اين شيوة‌ کار خود اشاره داشته است. وي در کتاب التوحيد در باب رؤيت خدا بيان مي‌دارد که برخي از روايات کتاب‌هاي اساتيدش را در عين حالي که درست و مطابق با نظرية شيعه اماميه مي‌داند، اما براي دفع ضرر محتمل از ارائه اين احاديث در کتاب خود مي‌پرهيزد.

1.کتاب من لايحضره الفقيه، ج۴، ص۵۳۴.

صفحه از 58