درنگی در تأويل روايات - صفحه 196

آداب مستحبه خواب و خوراک و بيت التخليه را فرو گذار ننمودند، از معارف الهيه كه غايت آمال اوليات غفلت كردند؟ عجب‌تر آن كه بعضي از همين اشخاصي كه منكر اين معاني هستند، در اخباري كه راجع به فقه است و مسلم است كه فهم آن موكول به عرف است، يک مباحثه دقيقه اي تشكيل مي دهند كه عقل از فهم آن عاجز است فضلا از عرف! و آن را به ارتكاز عرف نسبت دهند! هر كس منكر است، به مباحثي كه در باب «علي اليد»، و امثال آن از قواعد كليه، خصوصا در باب «معاملات»، است رجوع كند. ۱
فقيه متأله آية‌الله جوادي آملي نيز در ضرورت تأويل و دريافت معاني باطني روايات مي‌گويد:
سخن رسول اکرم عليه السلام، مانند قرآن کريم، ظاهري دارد و باطني، تنزيلي دارد و تأويلي، محکمي دارد و متشابهي و ... نيل به کنه قول حضرت رسول صلي الله عليه و آله - مستلزم اکتناه حقيقت خودِ قايل خواهد بود ـ ميسور غير اهل بيت عصمت و طهارت نيست. ۲
گرچه يکي از مهم‌ترين و لازم ‌ترين راه‌هاي شناخت قرآن، تفسير آن به سنت معصومان عليهم السلام است، لکن فهم سنت نيز همانند قرآن کاري است بس دشوار؛ زيرا معارف اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام همتاي مطالب قرآن کريم، قول ثقيل است و ادراک قول وزين صعب است؛ خواه به صورت قرآن تجلي کند و خواه به صورت سنت تبلور يابد؛ زيرا ريشه هر دو از «لدن» نزد خداي حکيم است؛ لذا در تعريف سنت‌شناسي نيز قيد «به قدر طاقت بشري» مأخوذ است؛ چنان که در معرفت قرآن نيز همين قيد اخذ شده است.
گذشته از دليل مزبور، سند ديگري بر صعوبت سنت‌فهمي وجود دارد که آن را مرحوم کليني در جامع کافي از حضرت صادق عليه السلام چنين نقل کرد:«ما کلم رسول‌الله العباد بکنه عقله قط»؛۳يعني حضرت رسول صلي الله عليه و آله در تمام عمر شريفش با بندگان خدا به مقدار فهم نهايي و انديشه نهاني و عمق شهود و ژرفاي دانش خود سخن نگفت.۴
در اينجا نمونه‌هايي از تأويل‌هاي گروه ياد شده را ذکر خواهيم کرد.
ملاصدرا روايت «من مات فقد قامت قيامته» از رسول اکرم صلي الله عليه و آله را در کتاب المظاهر الالهيه نقل نموده و به تأويل آن پرداخته است. وي مي‌گويد:
و بدان همچنان که شخص آدمي مي‌ميرد و روح از بدنش بيرون مي‌رود و بنابر سخن رسول اکرم صلي الله عليه و آله که فرمود: «من مات فقد قامت قيامته»قيامت او بر پا مي‌گردد؛ در اين هنگام آسمان او ـ که همان پرده‌هاي دماغي وي است ـ شکافته مي‌شود و ستارگان او ـ که همان قواي مدرکه وي است ـ پراکنده

1.شرح چهل حديث، ص۶۲۶ .

2.سرچشمه انديشه‌ها، ج ۱، ص ۱۰۲.

3.الکافي، ج۲، ص۲۳.

4.سرچشمه انديشه‌ها، ج ۱، ص۹۹ ـ ۱۰۰.

صفحه از 203