بن النعمان بن شبل ، حدثنا يحيى بن أبي زوق الهمداني، عن أبيه ، عن الضحاک، عن ابن عباس». ۱
سند مزبور، نه تنها به دليل ضعيف بودن يحيي بن ابي زوق همداني ۲ و نيز مجهول بودن محمد بن نعمان، بلکه به دليل انقطاع در سند غير قابل اعتماد است؛ زيرا واسطه ميان ابن عباس و ضحاک بر ما آشکار نيست.
ه . طريق ابو کثير الزبيري
1. «محمد بن العباس قال: حدثنا محمد بن احمد ـ ابي الثلج ـ الکاتب عن الحسن بن ـ محمد ـ بهرام، عن عثمان بن أبي شيبة عن وکيع عن المسعودي عن عمرو بن مرة عن عبد الله بن الحارث المکتب عن أبي کثير الزبيدي عن عبد الله بن العباس». ۳
از رجال اين سند، به جز حسن بن بهرام که مجهول است، سايران در منابع رجالي توثيق شدهاند؛ امّا حتي مجهول بودن يک راوي نيز به ضعف سند ميانجامد.
اسناد روايات زيد بن ارقم
1. « قال الحاکم في شواهد التنزيل: أخبرنا أبو القاسم القرشي والحاکم ، قالا: أخبرنا أبو القاسم الماسرجسي حدّثنا أبو العباس محمد بن يونس الکديمي حدثنا حماد بن عيسى الجهني حدثنا النهاس بن قهم عن القاسم بن عوف الشيباني: عن زيد بن أرقم». ۴
در سلسله راويان اين سند، محمد بن يونس نزد کساني چون احمد بن حنبل و شافعي، ثقه و حسنالحديث و در نزد برخي ديگر، به دليل نقل روايات غريب و منکر، ضعيف شناخته شده است. ۵ نيز ضعف قاسم بن عوف در بين رجال شناسان مورد اختلاف ۶ ، امّا ضعف نهاس بن قهم امري مورد اتفاق و يقيني است ۷ .
با توجه به اين که حماد بن عيسي از اصحاب اجماع است، اگر قايل به اين ديدگاه شويم که در بررسي روايات، صرف صحت سند تا اصحاب اجماع کافي است و نيازي به بررسي ادامه سند نيست، و نيز، اگر در باره محمد بن يونس، توثيق ابن حنبل و شافعي را بپذيريم، سند مزبور صحيح است. امّا از آن جا که چنين تعريفي از اصحاب اجماع در نزد بزرگان رجالي ۸ پذيرفته نيست و صحت سند تا آنها، ما را از بررسي ادامه رجال سند بي نياز نميسازد، ضعف نهاس بن قهم به ضعف سند ميانجامد.
1.مناقب علي بن ابيطالب عليه السلام، ص ۳۴۱.
2.لسان الميزان، ج ۶، ص ۲۵۳؛ ميزان الاعتدال، ج ۴، ص ۳۷۴.
3.تأويل الآيات، ج ۲، ص۷۵۰.
4.مناقب الامام امير المومنين عليه السلام، ج ۱، ص ۵۸.
5.تذکرة الحفاظ، ج ۲، ص ۶۱۸ ـ ۶۱۹؛ تاريخ بغداد، ج ۴، ص ۲۰۶ ـ ۲۱۱.
6.الجرح و التعديل، ج ۷، ص ۱۱۴ ـ ۱۱۵؛ ضعفاء، ج ۳، ص ۴۷۷.
7.الجرح و التعديل، ج ۸، ص ۵۱۰ ـ ۵۱۱.
8.معجم رجال الحديث، ج ۱، ص ۵۷ ـ ۶۱؛ کليات في علم الرجال، ص۱۹۶.