2 محرم

۲ محرم
ورود امام حسین(ع) به کربلا (۶۱ ق)
شرح مناسبت:
امام حسین(ع) دعوت نامه های فراوان کوفیان برای تشکیل حکومت در کوفه را اجابت فرمود و راهی کوفه شد.در مسیر و پیش از آنکه امام(ع) به کوفه برسد، سپاه حر که از جانب حکومت، مأموریت یافته بود تا راه را بر امام(ع) ببندد، دررسید.سپاه حر اجازه نمی داد امام حسین(ع) و یارانش به هر مسیری که می خواهند بروند. سپاه حر و امام(ع) با هم راه را مى پیمودند تا به نینوا رسیدند؛ جایى که حسین علیه السلام، آن را منزلگاه قرار داد.
در این هنگام فرستاده عبیدالله این نامه را از کوفه برای حر آورد: «وقتى نامه من به تو رسید و فرستاده ام نزد تو آمد، بر حسین، سخت بگیر و او را در بیابانِ بى حصار و آب، فرود آور. به فرستاده ام دستور داده ام با تو باشد و از تو جدا نشود تا خبر بیاورد که دستور مرا اجرا کرده اى. والسّلام!».
حُر، امام(ع) و همراهانش را وادار کرد که در همان مکان بى آب و آبادى، فرود آیند.
زُهَیر بن قَین به امام(ع) پیشنهاد جنگ با سپاه حر را داد. اما امام حسین علیه السلام فرمود: «من، کسى نیستم که جنگ را آغاز کنم».
امام حسین(ع) روز پنج شنبه، دوم محرّم سال ۶۱ در کربلا فرود آمد.
منبع: ر.ک: دانش نامه امام حسین(ع) ج ۵ ص ۲۸۷ ـ ۲۹۱
آیات و روایات:
ورود امام حسین(ع) به کربلا (۶۱ ق)
امام باقر علیه السلام:
فَسارَ [الحُسَینُ علیه السلام ]، فَلَقِیتهُ أوائِلُ خَیلِ عُبَیدِ اللّهِ، فَلَمّا رَأى ذلِک عَدَلَ إلى کربَلاءَ، فَأَسنَدَ ظَهرَهُ إلى قَصباءَ وخَلًا؛ کیلا یقاتِلَ إلّا مِن وَجهٍ واحِدٍ، فَنَزَلَ وضَرَبَ أبنِیتَهُ، وکانَ أصحابُهُ خَمسَةً وأربَعینَ فارِسا ومِئَةَ راجِلٍ.
حسین علیه السلام، حرکت کرد و جلوداران سپاه عبید اللّه بن زیاد، ایشان را دیدند. حسین علیه السلام چون چنین دید، راه خود را به سوى کربلا، کج کرد و پشت لشکر را به سوى نیزار و گیاه تازه قرار داد تا تنها در یک جبهه بجنگد، و فرود آمد و چادر زد. یارانش چهل و پنج سوار و صد پیاده بودند».
تاریخ الطبری: ج ۵ ص ۳۸۹
المناقب لابن شهر آشوب:
فَساقُوا [الحُسَینَ علیه السلام وعَسکرَهُ ] إلى کربَلاءَ یومَ الخَمیسِ، الثّانِی مِنَ المُحَرَّمِ، سَنَةَ إحدى وسِتّینَ، ثُمَّ نَزَلَ وقالَ: هذا مَوضِعُ الکربِ وَالبَلاءِ، هذا مُناخُ رِکابِنا، ومَحَطُّ رِحالِنا، ومَقتَلُ رِجالِنا، وسَفک دِمائِنا.
روز پنج شنبه، دوم محرّم سال ۶۱ هجرى، امام حسین علیه السلام و لشکرش را به سوى کربلا راندند. امام علیه السلام در آن جا فرود آمد و فرمود: «این جا، جایگاه کرْب (رنج) و بَلاست. این جا، جایگاه مَرکب ها و بار و بُنه ماست و [این جا] قتلگاه مردانمان و جاى ریخته شدن خونمان است».
المناقب لابن شهرآشوب: ج ۴ ص ۹۷
المِحَن:
فَلَقِیهُ [أی الحُسَینَ علیه السلام ] الجَیشُ عَلى خُیولِهِم بِوادِی السِّباعِ ... ثُمَّ قالوا: سِر بِنا یابنَ بِنتِ رَسولِ اللّهِ، فَما زالوا یرجونَهُ، وأخَذوا بِهِ عَلَى النُّجُبِ حَتّى نَزَلوا بِکربَلاءَ.
لشکر سواره نظام [عبید اللّه ]، حسین علیه السلام را در وادى سِباع دیدند .... سپس گفتند: اى فرزند دختر پیامبر خدا! با ما حرکت کن. پیوسته به او امید [توافق ] داشتند و گِرداگرد او، سواره حرکت کردند تا در کربلا، فرود آمدند.
المحن: ص ۱۴۶