شرح حديث أمر إبليس أن يسجد لآدم. - صفحه 382

ظلّى كه تابع ذات الهى است و در اين هم تغيّر و تبدّل نمى باشد .
و مرتبه سيّم صور علميّه است كه از مبدء افاضه مى شود بر الواح مجرّده ، يعنى عقول و نفوس فلكيّه و نفوس بشريّه ؛ زيرا كه آنچه بر آنها منكشف شد ، بر حقّ تعالى كه جاعل و فاعل آنها نيز منكشف است و اين انكشاف و انتقاش بر الواح مجرّده بر دو قسمست :
اوّل اينكه افاضه علوم از حيثيّت قرب به مبدأ است ، مثل علومى كه فايض مى شود بر عقول و نفوس كامله بشريّه مثل انبيا و اوليا و اين علم نيز مطابق واقع است و تغيّر و تبدّلى در آن نمى باشد و نمى تواند شد كه چيزى يقينىِ انبيا و اوليا باشد و مخالف واقع باشد و الّا دروغ گو خواهند بود در عقايد خود ، چنانكه بعض اخبار هم صريح است در آن و آنچه برخلاف آن دلالت دارد محمول است بر آنچه به عنوان يقين خبر ندهند ، بلكه از باب آنچه محتمل است در آن تغيّر و تبدّل خبر مى دهند.
و دويّم آنكه افاضه علوم از جهت استعداد است ، كه حاصل مى شود به سبب التفات به اسباب ظاهره و مقدّمات موصله ، چنانكه در نفوس فلكيّه و ما سوى مقرّبين از نفوس بشريّه و معلوم است كه اين علوم متغيّر و متبدّل مى شوند ؛ به جهت آنكه ممكن نيست اطّلاع بر جزئيّات اسباب و شرايط و موانع از براى احدى به غير خدا ، پس هرگاه حاصل شود صورت علميّه كه استنباط شده باشد از نظر به اسباب ظاهريّه از براى يكى از اين نفوس مجرّده و در آنجا مانع خفى باشد ، يا شرطى از شروط آن منتفى باشد كه مانع باشد از حصول آن شى ء ، حقّ تعالى محو مى كند آن صورت را از آن لوح و اثبات مى كند خلاف آن را و متحقّق مى شود بَدا و تغيّر در اين صورت علميّه ، و لكن اين نوع بَدا از براى خداى تعالى مسبوق است به علم ازلى غير متغيّر و در اين نظر ، همين الواح مجرّده ، لوح محو و اثباتند و به اين اشاره مى كند كلام حضرت باقر عليه السلام :
العلمُ علمان : علم مخزونٌ لم يُطلع عليه أحداً من خلقه ، و علمٌ علّم ملائكته و رسلَه ؛ فإنّه سيكون لا يكذّب نفسَه و لا ملائكته و رسلَه ؛ و علم عنده مخزونٌ يقدّم منه ما يشاء و يؤخّر منه ما يشاء و يثبت ما يشاء ۱ .

1.الكافي ، ج ۱ ، ص ۱۴۷ ، ح ۶ ؛ المحاسن ، ج ۱ ، ص ۲۴۳ ؛ التوحيد ، ص ۴۴۱ ، ذيل ح ۱ ؛ عيون أخبار الرضا عليه السلام ، ج ۱ ، ص ۱۸۲ ، ذيل ح ۱ (با اختلاف اندك) .

صفحه از 396