شرح حديث أمر إبليس أن يسجد لآدم. - صفحه 359

مشيّت و اراده ديگر الهى خلق شد ، پس تسلسل لازم آيد و اگر به مشيّت و اراده غير باشد ، مفاسد آن بيشتر خواهد بود؟! پس امام عليه السلام فرمود كه : حقّ تعالى همه چيز را از مخلوقات خود ، به مشيّت و اراده خود خلق كرد و مشيّت و اراده را به خودى خود خلق كرد ، يعنى بدون مشيّت و اراده ديگر ، به معنى اينكه مشيّت و اراده او مخلوق به واسطه چيز ديگر نيست ، بلكه همان علم به اصلحى است كه عين ذات او است ، پس لفظ «خلق» از بابت مشاكله و مراد اين است كه ذات مقدّس او ظاهر شد به اين صفت ذاتيّه كماليّه به خودى خود ، بدون احتياج به شى ء ديگر و خلق موجودات چون همگى از روى حكمت و خير است ، پس آنها همه مخلوق ذات مقدّسند به واسطه اين صفت كمال كه عين ذات مقدّس اوست .
پس اين حديث دلالتى ندارد بر اينكه اراده ، صفت فعل است و ما مضايقه نداريم از اينكه اطلاق اراده بر صفت فعل الهى شده و اينكه حادث است ، چنانكه مدلول ساير اخبار است ، ولكن منافاتى هم ندارد با اينكه اطلاقى شود بر علم به اصلح ، نيز چنانكه متكلّمين اماميّه بر آن حمل كرده اند .
و امّا اينكه از ظاهر كلام بعضى از علماى ما ظاهر مى شود كه مراد از مشيّت در اين حديث ، اراده حادثه باشد ، كه عبارت از ايجاد است و اينكه خدا اين فعل را ـ كه ايجاد است ـ بدون واسطه و بنفسها خلق كرد و موجودات را به واسطه ايجاد ، تا بسازد با ساير اخبارى كه دلالت دارد بر اينكه اراده به معنى ايجاد است ، پس آن بسيار دور است ؛ زيرا كه اگر مراد از ايجاد ، قوّه ايجاد است ، پس آن معنى قدرت است و عين ذات الهى است ، نه صفت حادثه و اگر مراد نفس ايجاد است ، شكّى نيست كه ايجاد ، چيز جدايى نيست از خلق موجودات ، كه اوّل آن را ايجاد كند و به واسطه آن ساير اشيا را ايجاد كند .
و ميرمحمّد باقر داماد رحمه الله فرموده است در معنى اين حديث شريف كه :
مراد از مشيّت ، مشيّت عباد است مر افعال اختياريّه خود را و مراد از اشيا ، همان فعل هاى بندگان است ، كه مترتّب مى شود بر آن مشيّت ؛ چون ذات

صفحه از 396