جملات و يا اصطلاحات از اين روش استفاده شده است. بخشي از اين نقلها نيز به جهت مقايسه و به دست آوردن معناي کاملتر و مناسبتر و برخي جهت تأييد ديگري و برخي نقد ديگري است که به صورت مفصل بحث شده است. ۱ البته منظور از نقل از ديگران، نقل از شيخ محمد عبده، ابن ابي الحديد و ... است؛ نه از کتب مشهور لغت همچون معجم مقاييس اللغة، صحاح جوهري، تاج العروس زبيدي و ... که اين نکته، خود نقدي به اين شرح گران سنگ است که اگر اين نکته مورد توجه شارح بود، از لحاظ ادبي و لغوي شرحي معتبرتر به شمار ميرفت؛ به عنوان نمونه:
در خطبه 27 (فقره 4. 6) آمده است:
...و التهمام: الهم كما في ابن أبي الحديد. ۲
و يا خطبه 48:
و قال ابن أبي الحديد: الملطاط: حافة الوادي و شفيره. أي أعلاه، و ساحل البحر. ۳
يا در خطبه 135 آورده است:
و حمة العقرب : سمها كما في ابن أبي الحديد ... . ۴
يا در نامه 47:
و تأوّلوا : فسروا، و قال الشيخ محمد عبده: المراد هنا تطاولوا، و قال ابن أبي الحديد: حلفوا من الألية و هي اليمين. ۵
11. شرح درون متني(مزجي)
متن نهج البلاغة سرشار از صناعات بلاغي و ارجاعات مختلف و ... است. ايجاز در عين حفظ زيبايي کلام از هنرهاي مشهود در آن است. لذا لازمه آن هم استفاده از ارجاعات زياد، تفسير اشارهها و کنايهها و هر آنچه که بتواند معناي کلام را منتقل کند، خواهد بود. اما در عين حال، بايد کوتاهي و ايجاز بياني و متن اصلي را هم از بين نبرد. لذا شيخ مغنيه کوشيده با استفاده از روش شرح درون متني با عبارتي مزجي اين هدف را تأمين نمايد. به همين خاطر، متن جملات نهج البلاغة را با بيان کلمات مورد نياز در ميان کلمات امام ساده سازي کرده است. و در قدم بعدي به شرح و بسط پرداخته است. البته شايد بتوان گفت خود اين کار نوعي شرح مختصر نيز به شمار ميرود. به طور کلي ميتوان گفت که در اين مورد، متني که طولاني است، با عنوان «فقره» بخشبندي شده است و در عين حال؛ ذيل هر بخش، به ترتيب، به شرح لغت، اعراب، و در نهايت به شرح عبارتهاي بخشبندي شده ميپردازد؛ چنان که خود مؤلف مينويسد:
1.به عنوان نمونه ر.ک : ج۱، ص۲۰۹ ـ ۲۱۰.
2.همان، ج ۱، ص۱۹۰.
3.همان، ج ۱، ص۲۷۵.
4.همان، ج۲، ص۲۹۲.
5.همان، ج۴، ص۳۰.