بسنجيم و مقايسه نماييم. اين مفهومي که ما آن را مطرح کرديم، همان چيزي است که علماي متأخر حديث از آن تعبير به نقد داخلي حديث ميکنند؛ مقصود مقايسه مضمون حديث با اصول عام و اهداف اسلامي است. ۱
6 . ديدگاه آية الله سبحاني
ايشان نيز در مورد روايات عرضه حديث بر قرآن، عدم مخالفت را لازم ميدانند، نه موافقت را. و منظور از مخالفت را مخالفت مطلق حديث با قرآن ميدانند، نه مخالفت به نحو عموم و خصوص يا مطلق و مفيد.
مراد از عرضه حديث بر قرآن، همان احزار عدم مخالفت است. نه موافقت؛ زيرا موافقت شرط حجيت حديث نيست و همانا مخالفت حديث با قرآن آن را از حجيت مياندازد. و بنا بر اين شرط حجيت، عدم مخالفت با قرآن است و مراد از مخالفت، مخالفت به نحو عموم و خصوص يا اطلاق و تقييد نيست؛ زيرا مثل اين گونه مخالفتها در تشريعْ امر معمول و رايجي است؛ بلکه مراد، مخالفت مطلق است... . ۲
ديدگاه آية الله جوادي آملي
ايشان نيز معيار را عدم مخالفت ميدانند، نه موافقت. و منظور از مخالفت در احاديث عرض را مخالفت تبايني ميدانند:
مخالفتي که مايه سقوط روايت از حجيت است مخالفت تبايني است، نه مخالفتي که ميان مطلق و مقيد يا عام و خاص است؛ زيرا چنين مخالفتي در عرف قانونگذاري و نيز در عرف عقلا مخالفتي بدئي تلقي ميشود، نه مخالفت و تعارض مستقر تا نوبت به زخرف و باطل بودن روايت مخالف قرآن برسد؛ چنان که مخالفت و تعارض دو حديث نيز، همان مخالفت تبايني است که جمع دلالي ندارد. از اين رو، نوبت به نصوص علاجي ميرسد. نصوص علاجي براي رفع تعارض مستقر است. ۳
لازم به ذکر است که ديدگاههاي ديگري نيز در مورد معناي موافقت و مخالفت حديث وجود دارد که به دليل رعايت اختصار، از ذکر آنها خودداري ميشود. ۴
نمونههايي از عرض حديث بر قرآن
1. عبد الله بن عمر، از ابن عباس و او از عمر نقل ميکند که پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم بازماندگان مرده را از گريه بر مرده نهي کردند؛ زيرا مرده از گريه بر او معذب ميشود. اين سخن به گوش عايشه رسيد. او به انکار آن پرداخت و گفت:
1.الرافد في علم الاصول، ج ۱، ص ۱۱ و ۱۲.
2.الحديث النبوي بين الرواية والدراية، ص ۵۵ .
3.تسنيم، ج ۱، ص ۸۲ و ۸۳ .
4.براي اطلاع بيشتر ر.ک : جايگاه قرآن کريم در فرآيند استنباط فقهي، ص۲۲۷ ـ ۲۳۱.