تلاش هاى او، حوزه افتاى فقهاى اماميه چنان گسترده تر شد كه زمينه را براى ظهور بزرگانى همچون شيخ مفيد، سيد مرتضى، شيخ طوسى و محقّق حلّى در قرن هاى بعد هموار ساخت. تا پيش از او علماى اماميه، حتّى از قبول خمس و زكات امتناع مى كردند؛ زيرا دريافت اين گونه وجوه شرعى، متوقّف بر فتوايى بود كه ريشه در اجتهاد در نصوص داشت.
سبك و روش تدوين
در منابع و اصل هاى اوليه، ترتيب خاصى معمول نبوده و آنها فاقد هر گونه فصل بندى اى بوده اند؛ زيرا بيشتر احاديث موجود در آنها، در جلسات مختلف و احيانا در پاسخ به سؤالاتْ مكتوب شده اند. تا اين كه به تدريج و در جابه جايى آنها، نوعى فصل بندى و عنوان گذارى در آنها معمول شد. مؤلّفان طبقات دوم و سوم، هر يك، شيوه اى را در ترتيب و عنوان گذارى رعايت كردند كه گوياى بينش و سبك آنهاست. ۱
سبك و اسلوب كلينى در تدوين مطالب و چينش احاديث، خالى از اجتهاد نيست؛ بلكه به حتم، در زمان او سرشار از نوآورى و بداعت بود. پرهيز از تقطيع، آنچنان كه در وسائل الشيعة رخ داد و دسته بندى روايات، به درست و مجمل و مبهم، و ذكر همه اسناد، برخى از ويژگى هاى الكافى است.
روش كلينى در ترتيب احاديث هر باب، اين است كه حديث درست تر و روشن تر را در اوّل باب قرار داده و سپس به همين ترتيب، احاديث مبهم و مجمل را ذكر نموده است. ۲
كلينى، ملتزم است كه در الكافى، همه احاديث را جز اندكى، با تمام سلسله سند ذكر
1.ر.ك: الذريعة، ج۲، ص۱۳۴ .
2.الكافى، ج۱، ص ۱۰ (مقدمه فارسى) .