علمِ امامان در اصول« الكافي » نمونه‏اي از براي چند و چون سازشِ حديث.. - صفحه 444

الخصوص با تكيه بر تفكّرات متصوّفانه شايع ـ كه توسّط فلسفه صدرايى نيز بيش و كم حمايت مى گرديد ـ ، تا اندازه اى رشد و توسعه نيز يافت.
در اين فضاى غبارآلود كه تمايل به انديشه هاى غاليانه در آن فراوان بوده، كسانى با تكيه بر پاره اى احاديث كه موهِم احاطه علمى امامان بر تمامى عالم بوده است، و در حالى كه معمولاً صحّت صدور اين احاديث، مغفول افتاده يا مفروغٌ عنه گرفته شده، درباره مسئله علم امام، به داورى و نتيجه گيرى پرداخته اند.
گروهى ديگر نيز، از جمله افرادى بيرون از حوزه تشيّع، با نظر به استنادات و نتيجه گيرى هاى گروه پيش گفته، احاديث و مواريث مأثور اماميّه را به باد انتقاد گرفته، با تكيه بر قرائت و تفسير و برداشت گروه ياد شده، ـ به زعم خويش، خطّ بطلان بر اهمّيت فراوان كتاب هايى چون الكافى و بزرگانى چون كلينى كشيده اند.
فارغ از مسئله صحّت صدور آن احاديث، به پندار نگارنده اين سطور، آنچه زبان طاعنان را بدين سان گشوده و تعارضى بيّن ميان انديشه استوار متكلّمان برجسته اى چون شيخ مفيد و سيّد مرتضى، و روايات اين بحث در كتابى چون الكافى افكنده است، نااستوارى روش و بينش برخى نويسندگان و حديث پژوهان است، هم در فهم نص، و هم در جمع ميان احاديث و ادلّه.
حاجت به تذكار نيست كه در چنين بحث هاى دقيقى، لغزش هاى كوچك و كاستى هاى خُرد، به كج روى هايى بس بزرگ مى انجامد.

علماى متأخّر و مسئله علم امام

گروهى از محقّقان، پنداشته اند كه مقتضاى جمع بين آيات و روايات، آن است كه معنىِ نفى غيب از معصومان، اين است كه از پيشِ خود غيب ندانند و آنچه... مى دانند، به وسيله وحى يا الهام از طرف خداست . ۱

1.اُصول كافى، ترجمه و شرح كمره اى، ج ۲ ص ۷۸۱. اصل سخن، از مرآة العقول است (ر.ك: مرآة العقول، ج ۳، ص ۱۱۷. همچنين سنج: ولايت كليّه، ميرجهانى طباطبايى، ج ۱، ص ۱۷۳) .

صفحه از 468