گزاف نگفته است .
از اين عبارت چنين برداشت مى شود كه در نظر فضل ، او همچنان كه به «ابوالخير» (يعنى پدر خوبى ها) كنيه داده شده است ، در واقع امر نيز همچنان بوده و همه ملاك هاى خوبى در رفتار و كردار او هويدا بوده است و اين مدح ، بويژه از ناحيه شخصى مثل «فضل بن شاذان» براى اين راوى ، بسيار قابل تأمّل است . با توجّه به اين كه نظير آن را نجاشى ، در ترجمه «محمّد بن عيسى بن عبيد» به نقل از همان قتيبى ، از زبان فضل بن شاذان ، وقتى نقل مى كند كه در مورد او گفته است : «كان الفضل بن شاذان رحمه الله يحبّ العبيدى ، يثنّى عليه و يمدحه ، و يميل إليه ، ويقول : ليس فى أقرانه مثله» ، آن گاه خود نجاشى با استفاده از اين توصيف فضل ، مى گويد : «و بحسبك هذا الثناء من الفضل ؛ همين مدح و ثناى فضل ، در خصوص وثاقت محمّد بن عيسى ، براى تو كافى است» . ۱
البتّه سخنى كه فضل در اين جا ، در خصوص صالح گفته است ، با سخنش در مورد محمّد بن عيسى تفاوت دارد ؛ ولى مسلّم است كه اين مدح فضل ، بر ترديد نجاشى ، مقدّم است .
ج . نكته مهمّ ديگر در باره او ـ همچنان كه در بحث هاى مقدّماتى اين نوشته نيز ، با عنوان معيارهاى مهمّ توثيق و تضعيف روات به عرض رسيد ـ ، اين است كه شخصى ثقه همچون على بن محمّد علان ، از او فراوان روايت دارد و حدود 92 درصد از ميراث حديثى او را كه در كتب اربعه ذكر شده ، علان از او نقل نموده است . اين فراوانى ، بر اين دلالت دارد كه علان ، او را مورد وثوق و اعتماد مى دانسته است و الّا از كسى كه اعتماد به وثاقت او نداشت ، اين همه روايت نقل نمى كرد . ۲
د . درباره قرينه پيشين ، بايد گفت : غير از علان ، ساير راويانى هم كه از صالح
1.رجال النجاشى ، ص ۳۳۴ ، ش ۸۹۶ .
2.ر . ك : برنامه نرم افزارى دراية النور ، ذيل «صالح بن أبى حمّاد الرازى» ، شاخه «روى عنه» .