ضعيف است. به نظر مرحوم نجاشى ، وى كتابى در باره سوره «قدر» دارد كه «ردئ الحديث» و با الفاظ مضطرب است و به نظر ابن غضائرى ، كتاب ، فراهم آورده اى با الفاظ فاسد است كه محتواى آن ، دلالت بر ساختگى بودن آن دارد . اين شخص ، مورد توجّه نيست و حديثش قابل نوشتن نيست . ۱
 12 . اين روايت ، به همان سندى است كه در آن ، پيامبر خدا صلى الله عليه و آله خطاب به يارانش مى فرمايد : «به شب قدر ، ايمان بياوريد» ، كه مقصود ، على بن ابى طالب عليه السلام و يازده فرزند بزرگوار ايشان است . 
 13 . در اين روايت ، با همان سند ، از امير مؤمنان عليه السلام نقل شده كه ايشان ، روزى خطاب به ابو بكر ، آيه «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِى سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَ تَام بَلْ أَحْيَآءٌ عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ »۲ را مى خواند و به وى مى فرمايد : 
 محمّد ، پيامبر خدا ، شهيد شده است و به سراغت خواهد آمد . وقتى آمد ، يقين بدان كه وى ، خودِ پيامبر است ؛ زيرا شيطان نمى تواند به شكل ايشان در آيد . 
 آن گاه على عليه السلام دست ابو بكر را مى گيرد و پيامبر صلى الله عليه و آله را به او نشان مى دهد . پيامبر صلى الله عليه و آله خطاب به ابو بكر مى فرمايد: 
به على و يازده فرزندش ، ايمان بياور. آنان ، همانند من هستند ، جز آن كه پيامبر نيستند. از خلافتى كه به دست گرفته اى ، توبه كن ؛ چون تو چنين حقّى را ندارى .
 آن گاه ، پيامبر صلى الله عليه و آله از نظر وى ، غايب مى شود . 
 نشانه هاى «وضع» در اين نقل ، چنان مشهود است كه جاى هيچ ترديدى باقى نمى گذارد.
                         
                        
                            1.در باره اين شخص و زيان هاى كتابى كه در باره سوره قدر نوشته ، مرحوم علّامه شوشترى مى گويد : اگر مرحوم ابن غضائرى ، هيچ نكته اى نياورده بود ، جز همين كه كتاب ابن جريش را كتابى بى ارزش شمرده است ، براى اعتبار وى ، كافى بود (ر . ك : قاموس الرجال ، ج ۱۲ ، ص ۴۰۰) .
2.سوره آل عمران ، آيه ۱۶۹ .