به هنجاري و نابه‏هنجاري رفتار در روان‏شناسي معاصر و مقايسه آن... - صفحه 373

سياسى، مذهبى، يا جنسى) و تعارض هايى كه به طورعمده ، ميان فرد و جامعه بروز مى كنند ، در صورتى اختلال روانى تلقّى مى شوند كه همان گونه كه در بالا اشاره شد، نشانه اى از يك كژكارى در فرد باشد. ۱
8 . پريرخ دادستان ، از چهار ديدگاه براى تعيين نابه هنجارى ياد مى كند :
يك . ديد گاه آمارى ؛
دو . ديدگاه فرهنگى ؛
سه . ديدگاه آرمانى نگر يا تعيين الگوى به هنجارى ؛
چهار . به هنجارى به منزله سازش با توقّعات خود و توقّعات جهان بيرون .
9 . روزنهان و سليگمن ، دو نفر از روان شناسان نامدار معاصر، عناصر نابه هنجارى را با هفت ملاكْ مشخّص مى كنند و توضيح مى دهند كه هر چه اين عناصر ، حضور بيشترى داشته باشند يا هر چه بتوان آنها را واضح تر ديد ، اطمينان بيشترى مى يابيم كه رفتار يا شخص ، نابه هنجار است . اين عناصر عبارت اند از:
يك . رنج بردن ؛
دو . ناسازگارى ؛
سه . نامعقولى و غير قابل درك بودن ؛
چهار . پيش بينى ناپذيرى و فقدان كنترل ؛
پنج . مشهوربودن و نامتعارف بودن ؛
شش . تخلّف از معيارهاى اخلاقى و آرمانى ؛
هفت . ناراحتىِ مشاهده گر .
اين روان شناسان ، تأكيد مى كنند كه براى وجود نابه هنجارى ، حداقل يكى از اين عناصر بايد حضور داشته باشد . ۲

1.متن تجديد نظر شده راهنماى تشخيص و آمارىِ اختلال هاى روانى ، ص ۲۹ .

2.ر . ك : آسيب شناسى روانى ، ص ۸ ـ ۱۲ .

صفحه از 404