ما مِن عَبدٍ أَنْعَمَ اللَّهُ عليه نِعْمَةً فَعَرَفَ أَنَّهَا مِن عند اللَّهِ إِلاَّ غَفَرَ اللَّهُ لَهُ قبلَ أَنْ يحْمَدَه.
هيچ بندهاي نيست که خداوند به او نعمتي دهد، و او بفهمد که از سوي خداست، جز اينکه خداوند او را قبل از اينکه حمدش گويد، وي را ببخشايد (همان: ص۴۲۷).
شکر در نعمت، شناسايي بخشنده نعمت است. آنگاه حالت خضوع در نفس پيدا شدن و سپس اظهار شناسايي و به کار بردن نعمت در راهي که منعم خواسته است. پس مؤمن، کسي است که هنگامي که خداوند به او نعمتي را عطا کرد، بفهمد که آن نعمت از جانب خداوند است، نه کس ديگر و اگر محبت خداوند نبود اين نعمت به او نميرسيد و در ضمن، آن نعمت را در راه صحيح آن به کار برد. امام علي عليه السلام ميفرمايد:
أقَلّ ما يَجِبُ للمُنعِمِ أن لا يَعصى بنِعمَته.
کمترين چيزي که در برابر نعمت دهنده واجب است، معصيت نکردن با آن نعمت است (غرر الحکم و درر الکلم: ص307 ح8387).
گرچه گناه نکردن، امري مهم است، اما با توجه به اين روايت، بايد دانست که پرهيز از گناه و نافرماني نکردن، نخستين مرتبه سپاسگزاري معرفي شده است. اين امر، نشان از اين است که شکر حقيقي، کار آساني نيست. به همين سبب است که امام صادق عليه السلام ميفرمايد:
تَمَامُ الشُّکرِ اعْتِرَافُ لِسَانِ السِّرِّ خَاضِعاً لِلَّهِ تَعَالَى بِالْعَجْزِ عَنْ بُلُوغِ أَدْنَى شُکرِهِ لِأَنَّ التَّوْفِيقَ لِلشُّکرِ نِعْمَةٌ حَادِثَةٌ يجِبُ الشُّکرُ عَلَيهَا.فرد کامل شکر، اعتراف کردن است از روى عجز و انکسار به عاجز بودن خود از رسيدن به کمترين پايه اى از مراتب شکر، چرا که در اداى شکر يک نعمت از نعمتهاى تو، محتاجم به توفيق دادن تو مرا بر اداى آن شکر، و آن توفيق هم، نعمتى است از جانب تو به من، به ازاى او هم شکرى لازم (بحارالانوار: ج۶۸ ص۵۲ ؛ مصباح الشريعة: ص۶۷ [ترجمه عبد الرزاق گيلانى]).
و همچنين أبوبصير از امام صادق عليه السلام ميپرسد: چه اندازه شکر است که اگر بنده آن را به جا آورد، شاکر شود؟ امام عليه السلام در جواب ميفرمايد:
يحْمَدُ اللَّهَ على کلِّ نِعْمَةٍ عليه في أَهْلٍ و مالٍ و إِنْ کانَ فِيما أَنْعَمَ عليه فِي مالِهِ حَقٌّ أَدَّاه.خداوند را به خاطر اعطاء نعمتِ مال و خانواده، ستايش کند و اگر در آن نعمت، حقي است، ادا کند ( الکافي: ج۲ ص۹۵).
اگر کسي از نعمت مال و خانواده بهرهمند است، بر او واجب است که شکر آن را به جا آورد. اين امر، با اداي حقي که هر يک از اين دو دارند، ميسر ميشود، مثلاً مؤمن ميتواند با استفاده درست از مال خود، شکر داشتن آن را به جا آورد و با مراقبت از خانواده و انجام مسئوليتهايي که در قبال آنها دارد، حق داشتن اين نعمت را ادا کند و بدين طريق است که او شاکر خداوند ميشود.