دفاع از هشام بن حکم - صفحه 147

پيش‌برنده سخن ماست، تأييدکننده صداقت ما و دورکننده دشمنان باطل ماست. هر کس از او و فرمانش تبعيت کند، از ما تبعيت کرده است. و نيز اين فرمايش امام صادق (که او يار ما با قلب و دست و
زبانش است. ۱
همچنين هنگامي که هشام از اسماي الهي و اشتقاقات پرسيد، امام فرمود:
أفهمت يا هشام! فهماً تدفع به و تناضل به اعداءنا المتخذين مع الله ـ عزوجل ـ غيره؟ قال: نعم. قال: نفعک الله به و ثبتک يا هشام!۲آيا فهميدي اي هشام، به ‌گونه‌اي که بتواني دفاع کني و بر دشمنان ما - که ديگري را با خدا شريک گرفته‌اند- در مباحثه غلبه کني؟ عرض کردم: آري. فرمود: اي هشام، خدايت به آن سود دهد و بر آن پا برجايت دارد!
معمول و منطقي به نظر نمي‌رسد که امام عليه السلام او را به محاجه و مناظره گسيل دارد، در حالي که او مي‌داند که هشام از کساني است که به تجسيم و تشبيه اعتقاد دارد.

5. علامه اميني ادعاي تجسيم منسوب به هشام از سوي شهرستاني را مردود مي‌شمارد

علامه اميني در رد شهرستاني ـ که هشام را به تجسيم متهم کرده ـ گفته است:
اين عقايد باطلي است که به رجال شيعي نسبت مي‌دهند؛ مرداني که همواره دستورهاي ائمه عليهم السلام را همچون سايه دنبال مي‌کنند. آنها عقيده‌اي را نمي‌پذيرند و آموخته‌اي را نشر نمي‌دهند و حکمي را نمي‌پراکنند و نسبت به ديدگاهي اظهار عقيده نمي‌کنند، جز آن که از ائمه عليهم السلام بر آن، دليلي غير قابل انکار يا بياني کافي يا فتوايي محکم يا نظري نافذ بيابند. علاوه بر اين، احاديث همه آنها در عقايد و احکام و معارف الهي در کتاب‌هاي شيعه پراکنده شده و در دسترس است و ديدگان بر روي آنها دوخته و دل‌ها نسبت بدان‌ها شيفته. اين، و سخناني که به آنها نسبت داده مي‌شود، نقيض هم هستند. کتاب‌ها و آثار جاويدانشان را بگير و ببين که هيچ کدام از اين مباحث ربطي به آنها ندارد، بلکه آنها با زباني تند به دفع و مقابله با اين تهمت‌ها مي‌پردازند و مدح ائمه عليهم السلام براي آنها به حد زيادي است و اگر آنها از يکي از ايشان اتهامي اين چنيني سراغ داشتند، حتماً به خاطر مراقبت از مردم در مقابل گمراهي بر آنها مي‌تاختند؛ همان‌گونه که با اهل بدعت و ضلالت کردند.
اينها مردان عالم شيعه‌اند و بساط سخن در باره احوال ايشان گسترده است و آنها در يک کلام، از هر عيبي که آنها را متهم سازد، پيراسته‌اند. ايشان در ميان قوم از اضدادشان - که از ايشان دورند و نسبت به ايشان و شرح حالشان جاهل‌اند - شناخته‌ترند و با آنها در هيچ يک از حالات جمع نمي‌شوند.
در ميان شيعه، از قديم الايام تا امروز، کسي اعتراف ندارد و اطلاع ندارد از وجود اين فرقه‌هاي هشاميه، زراريه و يونسيه که شهرستاني و نظاير او به شيعه نسبت مي‌دهند؛ همچون فرقه‌هاي ديگري که براي شيعه ذکر کرده است. ۳

1.. ر.ک: الشافي في الامامة، ج۱، ص۸۵.

2.. الکافي، ج۱، ص۸۷.

3.. الغدير، ج۱، ص۱۴۳.

صفحه از 150