دفاع از هشام بن حکم - صفحه 134

برائت هشام بن حکم از اتهام تجسيم

اما آنچه هشام بن حکم بدان متهم است، سوء ظني غير قابل توجيه است. ما در بحث
پيش رو، به‌گونه‌اي علمي بدان خواهيم پرداخت. از اين رو، بحث خود را در سه فصل سامان
خواهيم داد:
فصل اول: بيان زندگي هشام بن حکم از نگاه تاريخي و رجالي،
فصل دوم: بررسي سندي و دلالي رواياتي که به وسيله آنها هشام بن حکم به تجسيم متهم
شده است،
فصل سوم: دلايل و قراين نفي شبهه تجسيم از هشام بن حکم.

فصل اول: بيان زندگي هشام بن حکم از نگاه تاريخي و رجالي

تاريخ به ما مي‌گويد که او از جمله متکلمان شيعه است. او يکي از بزرگان شيعه امامي بوده و از بزرگان اصحاب امام صادق به شمار مي‌رود که علم کلام را در اماميه گسترش داد و مذهب را پيراست و راه محاجه در آن را سهل ساخت.
او از شخصيت‌هاي بزرگ و استثنايي تاريخ شيعه محسوب مي‌شود. احمد امين در باره او مي‌گويد:
ترديدي نيست که او از بزرگ‌ترين شخصيت‌هاي شيعي در علم کلام است ... و او مجادله کننده‌اي بود که استدلالي قوي داشت. با معتزله مناظره مي‌کرد. در کتاب‌هاي ادبي مناظرات بسياري از او نقل شده که حاکي از حاضر جوابي و قوت استدلال اوست. ۱
هشام مناظره‌کننده‌‌اي بود که کمتر مي‌توان نظير او را يافت. او با معتزله و ديگران در مسائل کلامي دست و پنجه نرم مي‌کرد و مجادله کننده‌اي قدرتمند بود. با معتزله مناظره مي‌کرد و حقيقتاً در علم کلام زبردست و حاضر جواب و تيزهوش بود.
شهرستاني مي‌گويد:
هشام اهل دقت در اصول بود. شايسته نيست که از الزام‌هاي او بر معتزله غفلت شود. او در پس آن چيزي است که دشمن را بر آن محکوم مي‌کند و در مقابل آنچه از تشبيه است که اظهار ميدارد. او با علاف مناظره کرد و در الزام او گفت: تو مي‌گويي که باري تعالي عالم به علم است و علمش عين ذاتش است و پديده‌ها با او که عالم بر علم است، شريک‌اند و اين، با آن که علمش عين ذاتش باشد، تباين دارد. او عالم است، نه مانند عالمان. پس چرا نمي‌گويي او جسم است، نه چون اجسام و صورتي است، نه همانند صورت‌ها و اندازه‌اي دارد، نه مانند اندازه‌ها
و ... . ۲
هشام در اين‌جا چارچوب الزام و کنايه را در مقابل يکي از علماي معتزلي، يعني علاف به کار گرفته است و به او گفته است که چرا نمي‌گويي که خداوند جسمي چون ديگر اجسام است و صورتي چون

1.. ضحي الاسلام، ج۳، ص۲۶۸.

2.. الملل والنحل، ج۱، ص۱۸۵.

صفحه از 150