13. تأويل
يکي ديگر از راههاي علامه مجلسي در جمع روايات متعارض، «تأويل» است. در عين حال، مجلسي در تأويل، سختگير مينمايد و به راحتي تن به تأويل نميدهد. اعتقاد او آن است که فهم همه آيات و احاديث ممکن نيست و در موارد متعدد از کساني که براي هماهنگ کردن احاديث با يافتههاي علمي و فلسفي به تأويل روي آورده و يا روايات را به سبب ناسازگاري با مباحث علمي انکار کردهاند، خرده گرفته است؛ براي مثال، از شيخ مفيد ـ که همه جا با تکريم و بزرگداشت و استرحام از او ياد کرده ـ به دليل برخي تأويلها انتقاد کرده است؛ ۱ مثلاً ذيل روايتي در خلقت ارواح ميگويد:
اين گونه اخبار از متشابهات بوده و مضمون آنها غامض است و در اين مورد روش درست اين است که کليت آنها را بپذيريم و از تأويل اجتناب کنيم. ۲
او سپس سخن شيخ مفيد را در تأويل اين خبر مطرح ميکند و ميگويد:
بر خلاف آنچه مفيد ادعا کرده، شماره اخبار بيش از آن است که به سادگي کنار گذاشته شود. ۳
به اعتقاد او حتي اگر يک حديث در اين باب نقل شده بود، نميتوانستيم آن را بر خلاف ظاهرش تأويل کنيم؛ چه رسد به آن که احاديث اين موضوع فراواناند.
مجلسي در باب تأويل احاديث و آيات قرآن هر گونه توضيحي را که با ظواهر تعبيرات ناسازگار باشد، نميپذيرد. به عقيده او، اگر راه تأويل را بدون رعايت ملاکهاي فهم الفاظ باز کنيم، ديگر حدّي براي تأويل نخواهد ماند و هر کس ميتواند بر اساس مؤلّفههاي ذهني خود در اين راه پيش رود و در نتيجه، زبان تفاهم و تفهيم از بين ميرود. نگراني او از عاقبت تأويلات بيضابطه و بي دليل است و در اين باره ميگويد: «اول الالحاد سلوک التأويل من غير دليل». ۴
در عين حال، نميتوان گفت مجلسي با هر تأويلي مخالف است، بلکه او خود تصريح کرده است که در صورت «ضرورت» راهي جز تأويل وجود ندارد و بر همين اساس، در مواردي، خود تأويل را به عنوان يکي از راههاي جمع روايات متعارض به کار گرفته است. ۵ نظر او آن است که در استفاده از تأويل بايد با دقت عمل کرد و صرف پيچيده بودن خبر و يا مخالفت ظاهري آن با پيشفرضها و يافتههاي علمي نبايد بلافاصله به تأويل روي آورد. ۶
مجلسي اخبار گوناگوني در باره نخستين مخلوق در بحار الأنوار جمع کرده و پس از بيان نظريات دانشمندان در باره آنها سعي نموده است اخبار متعارض را جمع و توجيه کند. او از اين ميان، به روايتي اشاره ميکند که عقل را نخستين مخلوق شناسانده است. مجلسي با وجود تصريح به آن که اين خبر از
1.. علامه مجلسي ، ص۱۸۹.
2.. بحار الأنوار، ج۵، ص۲۶۰ ـ ۲۶۱.
3.. همان، ج۵، ص۲۶۷.
4.. همان، ج۵۵، ص۴۷.
5.. همان، ج۸، ص۷۱.
6.. براي آگاهي بيشتر ر.ک: «مجلسي و تأويل روايات»، ص۸۱.