1. ديدگاه موافقان
مفسران شيعي بيشتر، بر اين باورند که دابه همان حضرت علي عليه السلام است. لاهيجي مدعي است که احاديث اهل بيت( در اين باره به حد تواتر معنوي رسيده است. ۱ مرحوم مجلسي نيز بر همين باور است. وي مينويسد:... سخن حضرت (من صاحب عصا و ميسم هستم)، بر اين دلالت دارد که ايشان دابة من الارض است. ۲
 علامه شبر از فراواني اخباري که در اين باب، دابه را بر امير مؤمنان علي عليه السلام تطبيق داده، سخن به ميان ميآورد؛ بي آن که در اين خصوص داوري کند، اما از لحن کلام او، موافقت با اصل ماجرا پيداست. ۳
 تفسير الصافي نيز مملو از رواياتي است که دابه را علي عليه السلام ميداند. ۴ سيد عبد الحسين طيب آورده است: 
 مراد از (أَخْرَجْنا لَهُمْ دَابَّةً مِنَ الْأَرْضِ( علي عليه السلام است که از مرقد منور خود نجف اشرف بيرون ميآيد و به دنيا باز ميگردد. ۵
 برخي از اهل معرفت نيز اصل مدعا را قطعي و مسلم انگاشته و به نوعي، به تبيين فلسفي عرفاني آن پرداختهاند. نويسنده رشحات البحار با استناد به معناي اخراج، بر اين باور است که دابه موجود است و کلمه ارض هم ـ که قيد دابه است ـ ميفهماند که دابه از زمين است و نبايد روح سابق بر عالم طبيعت يک موجود جبروتي و ملکوتي باشد؛ زيرا آنها از زمين محسوب نميشوند و روح برزخي هم نيست. پس نفس مدرکه متحرک در زمين است؛ چنانکه از معناي لغوي آن استفاده ميشود. پس مراد، نفس فعاله برخاسته از همين عالم است و تکلم او اظهار ولايت و نبوت است تا حجت را بر مردمان کامل کند، تا باورمندان با وي بيعت کنند و در روايات، به علي بن ابيطالب تفسير شده است و اسم او از باب مصداق است و مقصود، ائمه اطهارند که روح صاعد محسوب ميشوند. ۶
2. موضع سکوت
از ميان مفسران نامي شيعه، شيخ طوسي هيچ يک از رواياتي را که دابه را به علي عليه السلام نسبت دادهاند، ذکر نکرده و از اين عنوان نامي نبرده است. ۷ بزرگاني نيز چون مرحوم طبرسي به آوردن رواياتي که با برخي، در تعارضاند، اکتفا نموده است. ۸ جالبتر آن که، برخي «دابه» را بر حضرت مهدي( منطبق ميدانند. مرحوم ابو الفتوح رازى ۹ ذيل آيه فوق مى نويسد:
                         
                        
                            1.. تفسير شريف لاهيجي، ج۳، ص۴۴۲.
2.. بحار الأنوار، ج۳۹، ص۳۴۴.
3.. تفسير القرآن الکريم، ص۳۶۸.
4.. تفسير الصافي، ج۴،ص ۷۶.
5.. اطيب البيان، ج ۱۰، ص۱۸۹.
6.. رشحات البحار، ص۴ ـ ۵.
7.. التبيان، ج۸، ص۱۲۰.
8.. مجمع البيان، ج۷، ص۳۶۵.
9.. روض الجنان، ج۱۵، ص۷۵.