ضربه سرنوشت ساز امام علی(ع) در جنگ خندق

پرسش :

نقش اساسی امام علی(ع) در جنگ خندق چه بود؟



پاسخ :

هنگامى كه بنى نضير از اطراف مدينه رفتند (گروهى به خيبر و گروهى به شام) ، سران آنها به تحريك مشركان پرداختند و آنان را به هم پيمانى با يهود و فراهم آوردن سپاه از تمام قبايل و حمله به مدينه با يارى يهوديان ترغيب كردند .

 چنين شد كه سپاهى بزرگ ، متشكّل از ده هزار نفر از تمام مخالفان حكومت نوبنياد پيامبر صلى الله عليه و آله ، گِرد آمد و راهى مدينه شد . از اين رو ، اين نبرد ، عنوان «نبرد احزاب» به خود گرفت .

 پيامبر صلى الله عليه و آله ، در چگونگى رويارويى با دشمن ، با يارانش به رايزنى پرداخت . سلمان ، پيشنهاد كرد كه در ورودى مدينه ، «خندق» كَنده شود تا دشمن ، زمينگير شود . اين پيشنهاد ، پذيرفته شد و پيامبر صلى الله عليه و آله به يارانش فرمان كَندن خندق را داد و خود نيز براى اين كار ، همكارى نمود .

 سپاه دشمن كه با غرور و نخوت تمام به سوى مدينه مى تاخت ، حدود يك ماه پشت خندق ، حدود يك ماه زمينگير شد و به لحاظ تداركاتى ، سخت در تنگنا قرار گرفت .

 روزى عمرو بن عبد وَد با تنى چند از پيكارجويان و شجاعان پُرآوازه دشمن ، از خندق گذشتند و در مقابل سپاه اسلام قرار گرفته ، هماورد طلبيدند ؛ ولى كسى پاسخشان نداد . اين درخواست ، بارها تكرار شد . آوازه عمرو ، همه را ترسانده بود . نَفَس ها در سينه حبس بود و كسى فريادهاى مستانه عمرو را پاسخ نمى داد . پيامبر خدا فرمود: «فردى به پا خيزد و شرّ او را كم كند» .

 جز على عليه السلام ، كسى برنخاست و چون على عليه السلام در برابر عمرو قرار گرفت ، پيامبر خدا ، آن جمله جاودانه را فرمود كه :

  همه ايمان در برابر همه شرك ، ايستاده است.  

 على عليه السلام ، با حمله اى برق آسا و پس از نبردى سخت ، عمرو را از پاى درآورد و فرياد «اللّه اكبر» در صحنه نبرد پيچيد و همراهان عمرو پا به فرار نهادند و سپاه احزاب ، با همه هيمنه و شكوهِ خيالى از هم پاشيد .

 حضور على عليه السلام و نقش والاى وى را در اين نبرد ، مى توان بدين گونه بر شمرد :

 ۱ . چون عمرو بن عبد ود و همراهانش از محلّ باريك خندق گذشتند ، على عليه السلام با گروهى در آن جا مستقر شدند تا مشركان ديگر نگذرَند .

 ۲ . حادثه قتل عمرو بن عبدِ وَد ، چنان مهم و سرنوشت ساز بود كه پيامبر خدا فرمود :

  مبارزه على بن ابى طالب با عمرو بن عبدِ وَد در جنگ خندق ، از همه اعمال امّتم تا روز قيامت ، برتر است.  

 و در روايت ديگرى گفت:

  بى گمان ، ضربت زدن على به عمرو در جنگ خندق با عبادت اِنس و جن ، برابرى مى كند.  

 اين قهرمان بزرگ عرب ، به هنگام كشته شدن با نااميدى ، آب دهان به صورت على عليه السلام انداخت و ايشان ، مخلصانه ايستاد و در كشتن او درنگ كرد تا عملش ذرّه اى شائبه غضب نداشته باشد .

 ۳ . امام عليه السلام ، پس از كشتن عمرو و فرار همراهانش آنان را تعقيب كرد و نوفل بن عبد اللّه را به قتل رساند .

 ۴ . على عليه السلام ، چون پاى عمرو را قطع كرد و او را از پاى درآورد ، خاك خوارى و هراس بر سرِ لشكر شرك پاشيد و آنان را در آستانه فروپاشى و شكست قرار داد .

 ۵ . على عليه السلام ، عمرو بن عبد وَد را كشت ؛ امّا كريمانه از زره گران قيمت او گذشت ، كه على عليه السلام «شمشير در پى حق مى زد» و نه جز آن . اين همه والايى و بزرگى و كرامت از ديده ها پنهان نمانْد و حتّى خواهر عمرو ، آن را ستود .



بخش پاسخ گویی پایگاه حدیث نت