دست بيعت به اين جماعت دهم از زندگانى خود بهره نيابم. پس از عمر جدا شده داخل كوفه گشت و در كوفه به طريق خفا اقامت نمود و هر چند از منزلى به منزلى انتقال مى جست و گروه شيعه دسته دسته به منزل وى وارد شده با او بيعت مى نمودند. من جمله آنان كه با او بيعت كردند سلمة بن كميل و نصر بن خزيمة، عيسى و معاوية بن اسحاق بن زيد بن حارثه انصارى و جماعتى از وجوه و اشراف كوفه بودند.
و صورت بيعت وى بدين نهج بود كه هنگام بيعت مى گفت: من شما را بدين دعوت مى نمايم كه به كتاب خداى و سنّت رسول عمل كنم و با ظالمان جهاد كرده از مستضعفين دفع ظلم نمايم، محرومين را عطا دهم و فى ء و غنيمت مابين اهل آن بالسّويّه تقسيم كنم و نصرت اهل بيت دهم، آيا به اين شروط با من بيعت مى نماييد؟ هر كس او را اجابت مى كرد دست خود به دست او مى داد و مى گفت: با خداى و رسول خداى عهد مى كنى كه به بيعت خود وفا كنى و با دشمنان مقاتله كنى و در آشكار و نهان نصيحت خود از من دريغ ندارى؟ هرگاه آن كس تصديق مى نمود زيد دست خود به دست او مسح مى كرد آن گاه مى گفت: خداوندا تو را بر اين قوم گواه مى گيرم.
پس به قولى پانزده هزار نفر و به روايتى چهل هزار تن با او بيعت كردند و زيد ايشان را به تهيّه و استعداد خروج مأمور ساخت.
اين روايت كه ذكر شد بنابه قول كسانى است كه گويند زيد از شام به عراق آمده در كوفه مخفى بماند و در خفا اخذ بيعت نمود تا آن كه امر وى فاش و شايع گشت.
و امّا آن كس ۱ كه گمان كرده كه زيد براى مواجهه با خالد بن عبداللّه قسرى و يزيد بن خالد نزد يوسف بن عمر به كوفه آمد گويد كه زيد در كوفه آشكارا اقامت كرده داود بن على بن عبداللّه بن عباس با او همراه بود و گروه شيعه به منزل زيد فوج فوج آمده
1.ر.ك: تاريخ الطبرى، ج ۷، ص ۱۶۷ به بعد.