هيجانات جوان
منشأ بيشتر عصبانيت ها، نارضايتى ها و هيجانات جوانان، طرز تفكّر و نحوه بينش و نگرش آنها در برخورد با مسائل و رويدادهاست.
وقتى به هيجانات و عصبانيت ها و برانگيختگى هاى خود در مواجهه با رويدادها و حوادث در طول روز بينديشيم و عاقلانه درباره آنها به تفكّر بنشينيم، مى بينيم كه به شرط برخورد صحيح و درست با آنها، مى توانيم از تجربه ها و حوادث آنها به خوبى بهره بردارى كنيم. رويدادهاى ناخوشايند (مثل طرد شدن از طرف ديگران، شكست خوردن، موفّق نشدن در كارها و رو به رو شدن با دشوارى ها) كه معمولاً موجب تأسّف و ناراحتى ما مى شوند، اگر درباره آنها عاقلانه بينديشيم و آنها را درست علّت يابى كنيم، نه تنها سبب عصبانيّت ما نمى شوند، بلكه موجب رشد و بالندگى در برخورد با مسائل و يافتن مهارت در حل مشكلات نيز خواهند شد. در نتيجه، با روحيه اى شاد و حالتى نشاط انگيز و با شوق تمام، به فعّاليت روزانه خود مى پردازيم و به صورتى روزافزون ، در كارها روندى موفّقيت آميز و پويا و حالتى شوق آميز خواهيم داشت:
اساس تعقّل ، انديشيدن است و نتيجه اش آرامش روانى است.۱
تعقّل و تفكّر در مسائل جارى زندگى، به جوان كمك مى كند تا خود را از شرّ هيجانات و احساسات آنى و عصبانيّت هاى لحظه اى و زودگذر برهانَد و از وحشت و خشم آزار دهنده و پريشانى هاى نگران كننده و دائمى ، خلاص كند؛ زيرا با تفكّر، نقاط مبهم و پنهان امور و حوادث، روشن و قابل تحليل مى شوند:
در نتيجه تفكّر، پنهانى هاى كارها آشكار مى شوند.۲
از آن جا كه ديدگاه و طرز بينش و تلقّى هر انسانى نسبت به مسائل و رويدادها ، موجب احساسات و هيجانات و بعضى اوقات هم عصبانيت هاى شديد در اوست، هرچه بينش و انديشه و نگرش فرد ، متعادل تر، منطقى تر، روشن تر و حتى منصفانه تر ۳ شود، هيجانات نامناسب و عصبانيت هاى نابه جا و كُنش هاى نامتعادل وى نيز بيشتر كاهش مى يابند و رفتار وى طبيعى تر، متعادل تر و منطقى تر خواهد شد.
1.ميزان الحكمة، ج ۳، ص ۲۴۶۲ ، ذيل «تفكّر» .
2.همان جا.
3.اى پسرم [در خواسته ها و انتظارات از ديگران] ، نفس خود را ميزان قرار بده (نهج البلاغه، نامه ۳۱).