قصّه آغاز وحي - صفحه 199

معاويه پيوستند. بنابر اين او از هواداران بنى اميه و به احتمال قوى از همان گروهى بود كه معاويه آنها را براى جعل حديث استخدام كرده بود. ۱
5 . عبداللّه بن شدّاد: مؤلف معجم رجال الحديث، هر چند كه او را ستوده و از خواصّ اصحاب امير المؤمنين عليه السلام دانسته است، ليكن فرموده است: حديث او ضعيف و لااقل مرسل است. ۲
ابن قطان هم وى را مجهول، معرفى كرده و حديثش را مرسل و فاقد سند پيوسته، بر شمرده است. ۳
6. عبيداللّه بن عمير ليثى: او نقّال و قصه گوى مكيّان بود. ماجراى قصّه گويان در صدر اسلام موضوع بسيار تلخ و ناگوارى است و امير مؤمنان عليه السلام با آنها به تندى برخورد نمود و آنها را از مسجد بيرون كرد. ۴
7. اسماعيل بن ابى حكيم: او از موالى و غلامان آل زبير بود و وضع روحى و نوع گرايش آنان، ناگفته معلوم است.
8 . يحيى بن ابى كثير: او به قرينه روايتش از جابر بن عبد اللّه ، همان فرزند عبدالرحمان بن عوف بايد باشد و به گفته ابن حجر، در حكومت سعيد بن العاص از سوى معاويه، قاضى مدينه شد و پدرش عبد الرحمن از اعضاى شش نفره شورايى بود كه از سوى خليفه دوم تعيين شده بودند و توطئه در آن شورا از ابتدامعلوم بود و سرانجام هم، چنان شد كه مى خواستند و عثمان بن عفّان برگزيده شد.
ابن حبّان، يحيى را مدلّس مى شناسد و مدعى است كه او هيچ يك از صحابه را نديده و حديثى از آنان نشنيده است. ۵

فهرست مطالب

1.الانساب، سمعانى، ج ۸، ص ۲۰۶.

2.معجم رجال الحديث، ج ۱۰، ص ۲۲۶.

3.تهذيب التهذيب، ج ۵، ص ۲۵۲؛ ج ۷، ص ۷۱.

4.وسائل الشيعة، ج ۱۲، ص ۱۱۵.

5.تهذيب التهذيب، ج ۱۱، ص ۲۶۹ و برخى، مرسلات او را همچون باد دانسته اند و از همّام نقل شده كه ما سحرگاهان از يحيى بن ابى كثير، حديثى مى شنيديم، شامگاهان عكس آن را به ما بر مى گرداند!

صفحه از 199