امامزادگان رى - صفحه 290

آن گاه شهربانو داخل غارشد زبيده خاتون تنها بماند در آن ولايت زنى بود از نسل عمار ياسر رابعه نام، چون بشنيد كه زبيده خاتون دختر امام حسين عليه السلام به ولايت رى مى باشد به خدمت او آمده با او همراهى مى كرد تا فرزند از او متولد شد، قاسم ثانى اسم گذاشتند.
ملك شاه غازى ابن ملك يزدجرد بن شهريار كه از ملوك عجم بود قاسم ثانى را به ولايت شهميران برده گرامى مى داشت، تا زمان حجاج بن يوسف عليه اللعنه خروج كرده و قصد اولاد ائمه كرده، دمار از اولاد ائمه برآورده به ولايت رى رسيد، خبر دادند كه جماعتى از ملوك هستند فرزندزاده امام حسن عليه السلام قاسم ثانى، در پيش ايشان است. آن ملعون لشكر خود را برده به ايشان مجادله كرده، ملوكان بسيار از مخالفان را به جهنم فرستادند، آخر مخالفان زور آوردند قاسم ثانى را با چندين ملوك شهيد كردند. چون مخالفان رفتند ملوكان جند قاسم ثانى را به موضع دز عليا بردند و در موضع سر قبر پدرش دفن كردند.
منقول است در همين كتاب سر قاسم نوداماد را نيز به روشى كه سابقا از بحر انساب مذكور شد به رى آوردند و آن ضعيفه سر پسر خود را در عوض داده بود، فرزندان عمار ياسر آمده سر مبارك شاهزاده قاسم با تن پيرزن و تن پسرش را در موضع دز عليا دفن كردند.
مؤلف آن گويد كه چون در شهميران و شهر رى بالفعل در گنبد قديم در دوران به خط كوفى نوشته اند يكى را به اسم شهربانو خاتون و يكى را به اسم قاسم بن الحسن لهذا اين نقل قريب، گران مايه را نقل نموديم.
و ديگرى جدولى در اين كتاب بوده كه اولاد ائمه را نقل مى كند از آن جمله حضرت زبيده خاتون را مى گويد كه فاطمه صغرى است و مى گويد بناء كفعمى اناث فاطمه كبرى و زبيده خاتون كه فاطمه صغرى بوده و السلام.
يازدهم جلد الرابع من جلود اثناعشريّه كه از تأليفات فاضل الجليل و عالم الخبير ملا اسماعيل است. وقريب يك صد هزاربيت است همين مجلد سواى مجلدهاى سابق او.

صفحه از 324