قرب رحمت حضرت الوهيت گرديد، نداى منادى حق را به گوش دل شنيد، وهر چه عيون ملّت و اركان دولت مذاكره موانع و تذكار روادع مى كردند و مقتضيات انصراف و موجبات انحراف را نقل مى نمودند به
سبب حديثِ صدقْ تحديثِ «حب الوطن من الاًيمان» جلوه محبوبيت ارض خراسان كه «روضة من رياض الجنة» است نزد آن زبده اهل ايقان بيش تر مى گرديد و دو چندان از ميل ملتمسين شوق مسافرت و عشق زيارت زيادتر مى شد. آخر الامر فرمود: خداوند از استخاره (جنات تجرى من تحتها الانهار) مدفن داعى را بين الجبلين كه «بقعة من بقاع الجنة» است ارائه نمود كه (منها خلقناكم و فيها نعيدكم ومنها نخرجكم تارة اخرى).
آن جان عاريت كه به واعظ سپرده دوستروزى رخش ببينم و تسليم وى كنم۱
تأليفات
از واعظ تهرانى تأليفات زيادى بجا مانده است. گرچه بعضى از اين تأليفات هنوز بچاپ نرسيده و حتى از نسخه خطى آنها اطلاعى در دست نيست، ولى با معرفى اين آثار، اميدواريم زمينه اى براى معرفى و احياء آثار كجورى فراهم گردد.
1. آداب واعظ و متّعظ و آمر و مؤتمر
اين رساله، در عداد تأليفات واعظ تهرانى ذكر نشده ولى در جنة النعيم، بدان تصريح نموده و مى گويد:
خداوند به اين داعى عاصى گناهكار توفيق دهد تا آنچه بر منبر رسول اللّه صلى الله عليه و آله مى گويد خود نيز اقدام كند، ان شاء اللّه تعالى رساله اى كه در
1.زبدة المآثر، ص ۴۷۱ ـ ۴۷۲ (پايان خصائص فاطميه).