و) تسلط مؤلف به عبارات عربى. اشعار و احاديث فراوانى را مؤلف در طى كتاب خويش ترجمه نموده است. ترجمه ها حاكى از دقّت مؤلف و تتبع وى مى باشد، خصوصاً بعضى از اشعار عربى كه بدون دقّت و مراجعه به كتب لغت، ترجمه آنها ميسور نيست.
همچنين مؤلف چند زيارتنامه براى امامزادگان مختلف ـ كه درباره آنها زيارتنامه اى منصوص وارد نشده ـ تأليف و تدوين نموده تا زائرين هنگام زيارت آنرا بخوانند.
نمونه هايى از نثر ادبى كجورى
تأليفات واعظ تهرانى بيش تر براى استفاده عامه مردم نگاشته شده، لذا از لغزگويى و معمّاپردازى پرهيز نموده و عبارات وى غالباً سليس، روان، وخالى از تكلّفات و صناعات ادبى است، مگر در بعضى از موارد كه مقام اقتضاى آن را داشته است.
لذا در آغاز وصيت نامه خود كه آن را «پيمان نامه» نام نهاده چنين مى گويد:
چون اهالى ايران پارسى زبانند و بر حسب اصطلاح معتاد از غير اين لغت بايد گريزان باشند لهذا به روش ايشان خواستم وصيت نامه خود را منحصر به عبارات فارسيه كنم چنانكه جماعتى از حكماء و شعراء در تحريرات نثريّه و تقريرات شعريّه همّت خودشان را مصروف نمودند از اصطلاح معمول و لغت مرسوم تجاوز ننمايند، و شايد بعضى براى انسى كه به تركيب لغات و تأليف اصطلاحات دارند در بدو نظر منزجر باشند و آنها را كلفت دانند شايد بعد از مرور و دقت نظر بر ايشان كلفت و مشقّتى