تهران به صورت ويرانه ها و خرابه هاى قلعه و حصار آن ديده مى شود و مهم ترين آثار اين شهر بناى استوانه اى شكل و برج ۱ مانندى است كه نماى خارجى آن داراى بريدگيها و زوايايى مى باشد. اين برج ظاهرا آرامگاه خليل سلطان نواده تيمور لنگ است كه به خاطر عشق افسانه اى به دخترى بسيار زيبا به نام شاد الملوك شهرت پيدا كرده بوده است.
اين شاهزاده مغول بر اثر حوادث مختلفى از معشوقه خود جدا مانده بود و بعد از زحمات و مشقّات زياد بالاخره اين دو دلداده به هم رسيدند ولى طولى نكشيد كه خليل سلطان را از تخت سلطنت به زير كشيده و تبعيد نمودند و او در تبعيدگاه خود دور از همسرش شاد الملوك مرد. وقتى خبر مرگ خليل سلطان به شاد الملوك رسيد، همسر با وفا، كاردى را در قلب خود فرو برد و به شوهرش پيوست و اجساد اين عاشق و معشوق را در اين برج به خاك سپردند. قسمتهاى پايين اين برج نيمه ويران اخيرا به وسيله ناصرالدين شاه تعمير شده است. كشاورزانى كه در فصل بهار در اين منطقه زمين را شخم مى زنند گاه به گاه سكه ها و زينت آلات طلايى و يا ظروف سفالى قديمى «رى» را از زير خاك به دست مى آورند ولى تا كنون حفاريهاى منظم باستان شناسى در خرابه هاى اين شهر ۲ باستانى انجام نشده است.
1.مقصود نويسنده بنايى است كه در نزديكى ابن بابويه (شهر رى) واقع بوده و به «برج طغرل» معروف است و اغلب معتقدند كه آرامگاه طغرل اول سلجوقى است.ـ مترجم.
2.در اينجا بايد خاطر نشان كرد كه «راولينسون» معتقد است كه «راگيس» و «رى» دو شهر كاملاً جداى از يكديگر بوده و يك شهر نيستند. به عقيده راولينسون شهر «راگيس» در محل شهر ورامين و در سى ميلى جنوب شرقى تهران واقع بوده است و خرابه هاى آن در شهر ورامين هنوز به چشم مى خورد. ولى تصورات راولينسون به نظر صحيح نمى آيد؛ زيرا اشيايى كه در طى كاوشها در شهر ورامين از زير خاك بيرون آورده شده است به هيچ وجه قدمت زيادترى از اشياى به دست آمده از خرابه هاى «رى» ندارند و به علاوه وسعت خرابه هاى رى نشان مى دهد كه شهر بسيار بزرگى در آنجا وجود داشته است. در حالى كه خرابه هاى شهر ورامين داراى وسعت زيادى كه حاكى از وجود يك شهر بزرگ باشد نيست.