حضرت عبدالعظيم عليه‏السلام و شهررى در سفرنامه‏ ها - صفحه 342

شهر است و در آن ساختمانهاى قديم ايرانى و تابوتهاى سنگى ۱ موجود است، و نيز در آن معدنهاى طلا و نقره يافت مى شود، ولى درآمد آن كفاف هزينه اش را نمى نمايد.
در جهت شرقى رى مكانى است به نام جيل آباد كه ساختمانها و ايوانها و تاقهاى بلند واستخرها و گردش گاه هاى زيبا و عجيبى دارد و مرداويژ (مرداويج) آن را بنا نموده است. هر كس اين آثار را مى بيند بدون ترديد گمان مى كند از ساختمانهاى قديم خسروى مى باشد.
در اين مكان زندان بزرگ و هولناكى وجود دارد كه اطراف آن را درياچه بسيار عميقى فراگرفته و بر بالاى آن يك دژ محكم گلى بر روى يك ايوان خاكى بر پا مى باشد. اين دژ به قدرى محكم است كه نقب آن براى راه يافتن به خارج غير ممكن است و هيچ تباهكارى نمى تواند با توسل به هر گونه حيله از آنجا رهايى يابد. من هيچ ساختمانى از اين نوع و مانند آن نديده ام.
از رى چند تن از دانشمندان و شعرا و نويسندگان بيرون آمده اند و در ميان ايشان عده اى ثروتمند بودند و رياست مى نمودند. از جمله «جريش بن احمد» بود كه يك هزار قريه ملك داشت و يك جريب از املاك او هم غصب يا تيول و يا واگذارى نبود. وى هر زمان به بغداد مى رفت تنها خزانه هاى پزشكى كه همراه داشت با يكصد شتر حمل مى گرديد و چون به مجلس وزير حاضر مى شد برايش جانماز مى گستردند. اين كار براى هيچ يك از پادشاهان ديگر انجام نمى شد.
آبهاى رى گوارا و در عين حال آلوده است. در آنجا شهرى است به نام «سورين» و شخصا ديدم مردم از آن كراهت دارند و آن را به فال نيك نمى گيرند

1.نواويس جمع ناووس به معناى تابوت سنگى است و مينورسكى به اشتباه آتشكده ها Fere _ templesترجمه نموده است.

صفحه از 426