نگاهي كوتاه به حديث شريف عرض دين حضرت عبدالعظيم حسني (ع) - صفحه 99

حالى كه علم و يقين ممكن است با استكبار و عدم رضايت جمع شود و معمولاً آيات شريفه و روايات «جحد» و انكار و استكبار را به عنوان ملاك كفر معرفى كرده اند. ۱ وقتى كه معلوم شد در اعتقادات باور قلبى لازم است نه علم، مسئله اكتفا و عدم اكتفاى به ظن و گمان نيز روشن مى گردد و نيازى به برخى تفصيلات ۲ نخواهد بود؛ همچنان كه در برخى روايات شك در اعتقادات را كفر معرفى كرده است ۳ و برخى شك را محض ايمان مى داند. ۴ مقصود و وجه جمع آن است كه انكار و تسليم نبودن در برابر حق كفر است، اما اگر باور و عقد قلبى باشد، ايمان تحقق يافته است، چه آنكه علم و دانش اصطلاحى حاصل باشد يا خير. و باز مى توان ادعا كرد كه اگر شك، شك مقدس باشد كه صاحب خود را وادار به تحقيق و تفحص كرده و طريق و سر پُلى براى رسيدن به يقين باشد و صاحبش از وجود آن شك ناراحت بوده و امان نداشته باشد، چنين شكى مقدس است و نه تنها با ايمان منافات ندارد، بلكه محض ايمان است.
آرى، شكى كه باعث دست كشيدن از همه مظاهر و آثار و لوازم ايمان باشد ـ يعنى صاحب آن وقتى دچار شك گرديد از نماز و عبادت سرپيچى كرده و به دليل ترديد در مبدأ و معاد دست به هر جنايتى بزند ـ چنين شكى مطمئناً كفر بوده و با ايمان قابل جمع نيست.
و اما آيا بايد ايمان حتماً از راه دليل و استدلال به دست آمده باشد يا آنكه اگر كسى دليل و استدلالى بر مسائل اعتقادى خود نداشت، باز ايمان او صحيح است؟
مرحوم خواجگى شيرازى فرموده: «خلاف است ميان علماى امت در آنكه صحت

1.اصول كافى، ج ۲، ص ۳۸۸.

2.فرائد الاصول معروف به رسائل شيخ انصارى، ج ۱، ص ۲۷۴.

3.اصول كافى، ج ۲، ص ۳۹۹.

4.همان، ص ۴۲۵.

صفحه از 128