درآمدي برغيبت‌نگاري(بررسي کتاب‌هاي غيبت تا قرن پنجم هجري) - صفحه 116

نويسنده تهذيب المقال، بر اين باور است که او، همان احمد بن محمّد بن ابي احمد جرجاني است که ابن حجر، از او در لسان الميزان، ياد کرده است و ابن عدي در مورد او گفته است: «ليس حديثه بمستقيم انتهي، و سمع کلامه کأنّه يغلط فيه» (الکامل، عبد الله بن عدي: ج 1 ص 171). سهمي، نويسنده تاريخ جرجان (م 427 ق)، در معرّفي او گفته است: «سکن حمص» (تاريخ جرجان: ص 66). استاد سيد محمد علي ابطحي، با استناد به اين که حمص، مشترک بين چند مکان و از آن جمله، بخشي از مصر است، مي‌گويد: اگر چه تاريخ جرجان، او را ساکن حمص مي‌داند، ولي مراد، همان حمصي است که در مصر بوده است. بنا بر اين او، هماني است که در رجال النجاشي معرّفي شده است (تهذيب المقال، سيد محمّد علي ابطحي: ج 3 ص 384). آقا بزرگ تهراني، نام او را در أعلام الشيعة، در شمارِ اساتيد شيخ مفيد (م 413 ق) آورده است (همان‌جا).
18. عبد الوهّاب مادرائي (ربادرايي). کنيه او «ابو محمّد» بوده و مؤلّف کتابي با نام الغيبة است (رجال النجاشي: ص 247 ش 652). در الذريعه، نام اين کتاب الغيبة للحجّة ذکر شده است. (الذريعة: ج 6 ص 76 ش 387).
19. محمّد بن علي بن عثمان کراجکي (م 449 ق). قاضي ابو الفتح کراجکي، از فقيهان و دانشمنداني است که در نزد سيد مرتضي و شيخ طوسي، دانش آموخته است. شيخ حرّ عاملي، در معرّفي شخصيت علمي و معنوي او آورده است: دانشمند، فاضل، متکلّم، فقيه، محدّث، ثقه و جليل‌القدر (أمل الآمل: ج 2 ص 287 ش 857). کراجکي، کتاب‌هاي بسياري نگاشته که معروف‌ترين آنها کنز الفوائد است. آقا بزرگ تهراني، کتابي با عنوان البرهان علي طول عمر صاحب الزمان( را به او نسبت داده است (الذريعة: ج 3 ص 292 ش 92). گفينت است که ابن شهرآشوب و منتجب‌الدين رازي، نام چنين اثري را در کارنامه علمي او نياورده‌اند؛ چرا که اين کتاب، يکي از پنج رساله موجود در کتاب کنز الفوائد است (کنز الفوائد، کراجکي، ص 243 ـ 307). اين رساله را کراجکي در سال 427 ق، نوشته و گفته است: «اکنون امام زمان( 272 سال دارد». آن گاه، وي دلايل نقلي، عقلي و شواهدي را از پيامبران بر طولاني بودن عمر بعضي از افراد، ارائه مي‌کند. از اين کتاب با عنوان کتاب الأربعين في أخبار المهدي( نيز ياد شده است؛ چرا که چهل حديث درباره امام مهدي( توسّط ابو نعيم، گزارش شده است.

ب) شيعه غير اماميه

چنانچه گذشت، اعتقاد به غيبت، از ويژگي‌هاي شيعيان است. بنا بر اين، بعضي از فرقه‌هاي منشعب از شيعه نيز براي دستيابي به مقاصد باطل و از دست ندادن پيروانشان، از اين اصطلاح مقدّس، سوء استفاده نموده‌اند. اين گروه‌هاي منحرف، معمولاً غايباني را براي خويش تصوّر کرده‌اند. و مريدانشان را با اين ترفند‌ها مي‌فريبند. در اين جا با بعضي از اين فرقه‌ها آشنا مي‌شويم
:

صفحه از 121