مجلّة دار الحديث الحسنية - صفحه 169

ـ أبو بکر الصدّيق، منقذ للإسلام
ـ الإمام ابن شهاب الزُهري و مروياته في السيرة النبوية (50 يا 58 ـ 124 ق )
ـ المحدّث محمّد بن عبد السلام الخشني (218 ـ 286 ق )
ـ محمّد بن وضّاح القُرطُبي (200 ـ 287 ق)
ـ أبو عمر الطلمنکي و آثاره (340 ـ 425 ق)
ـ ابن عبد البرّ، حافظ المغرب (362 ـ 463 ق )
ـ بين أبي طاهر السَلَفي و شيوخ الحديث في المغرب (478 ـ 530 ق)
ـ أبو الحسن بن قطّان، المحدّث الناقد (562 ـ 628 ق )
ـ ابن الآبار المحدّث (595 ـ 658 ق)
ـ شخصية أبو بکر السيوطي من خلال کتابه الإتقان (849 ـ 911 ق)
ـ العلاّمة علي بن سليمان الدمنتي (1234 ـ 1303 ق)
ـ المحدّثون المغاربة في موسوعتي ميزان الإعتدال للذهبي و لسانه لإبن حجر.
غالب اين افراد، از محدّثان برجسته منطقه مغرب اسلامي هستند.
مقاله «أبو بکر الصدّيق، منقذ للإسلام» (ش 2 ص 345 ـ 373) از دکتر ابراهيم برکات، با بررسي چگونگي به خلافت رسيدن ابو بکر آغاز شده و در آن به شايستگي‌هاي ابو بکر، اقدامات عمر و تحرّکات مخالفان، پرداخته شده است. مؤلّف، تأخير بيعت امام علي( با ابو بکر را فقط جهت حفظ نمودن قرآن (نه هيچ مخالفتي سياسي) مي‌داند.
در اين مقاله، ابو بکر، نخستين مسلمان دانسته شده که با توجّه به اين که درباره ماهيت رسالت پيامبر( هيچ پرسشي نکرد، «صدّيق» لقب گرفت. در ادامه مقاله، از سپاه اسامه و دليل وقوع جنگ‌هاي ردّه و نبردهاي مسلمانان با ايرانيان و روميان، بحث مي‌شود. به عقيده دکتر برکات، ابو بکر بر اثر مسموم شدن توسّط يهود، وفات نموده است.
مقاله «الإمام ابن شهاب الزُهري و مروياته في السيرة النبوية» (ش 9 ص 323 ـ 371) را آقاي معاذ جحجاح، نگاشته است. اين مقاله، در دو بخش سامان يافته است. بخش اوّل به زندگي زُهري (م 124 ق) و ارتباط او با حکومت اُمَويان مي‌پردازد و در عين حال، درباري بودن او را نقد مي‌کند. در اين بخش، مؤلّف به جايگاه علمي ابن شهاب هم مي‌پردازد و به تخصّص او در حوزه‌هاي حديث، تفسير، قرائات، فقه، انساب و ديگر علوم، اشاره مي‌کند؛ ولي خدمت او را به علوم حديث، از سه جهت ممتاز مي‌داند: پيش‌گامي‌اش در ذکر سند، در تدوين حديث و در نهايت، در ابداع طريقه‌اي نو براي توثيق احاديث با جمع‌آوري طُرُق متعدّد يک حديث.
عنوان بخش دوم مقاله، «مرويات الزُهري في السيرة النبوية» است. نويسنده، در ابتداي اين بخش به بررسي مشايخ زُهري در بيان سيره نبوي پرداخته و سپس به طُرُق معمول آن و منابعي

صفحه از 176