روايات را از حيث مضمون به سه دسته تقسيم ميکند و درباره هر قِسم، قاعده مخصوص به آن را بيان نموده است.
نوع اوّل، احاديثي است که متضمّن مواعظ، اخلاق، تهذيب نفس و ملحقات آن (مثل احاديث طبّي و بيان خواصّ ميوهجات و آبها) است. همچنين رواياتي که در بر دارنده ادعيه، اذکار، احراز و ويژگيهاي آيات و سورههاي قرآن کريم است.
در اين زمينه، مرحوم کاشف الغطا، معتقد است که عمل به چنين رواياتي، براي کلّيه افراد، جايز است و لزومي به احراز صحّت سند و متن حديث نيست، مگر اين که قرائن و اِمارات يقينآور به کذب آن، وجود داشته باشد:
فکلّ خبر ورد في شيء من هذه الأبواب و الشؤون يجوّز العمل به والإعتماد عليه لکلّ أحد من سائر الطبقات، و لا يلزم البحث عن صحّة سنده و متنه إلاّ إذا قامت القرائن والإمارات المفيدة للعلم بکذبه و أنّه من أکاذيب الدسّاسين والمفسدين في الدين (همان: ص 363َ).
نوع دوم، احاديثي است که در بر دارنده احکام شرعي (اعم از تکليفي يا وضعي) هستند که در اين زمينه، ايشان بر آن است که عمل کردن به اين اخبار و استناد کردن به آنها، جز براي فقيه مجتهد که در اثرِ ممارست و کوشش، صاحب مَلَکه استنباط شده است، جايز نيست:
وکلّ الأخبار الواردة والمروية في شيء من هذه الأبواب لا يجوّز العمل بها والإستناد إليها إلا للفقيه المجتهد الّذي حصّلت له من الممارسة و بذل الجهد و استفراع الوسع وملکة الإستنباط وکملت له الأهلية مع الموهبة القدسية (همان: ص 364).
ايشان، اين قاعده را در زمينه مستحبّات نيز جاري ميداند، مگر اين که از قبيل اذکار و ادعيه باشد. با اين حال، ايشان، مراجعه به مجتهد را، حتّي در مثل اين امور، به احتياط نزديکتر ميداند:
بر اهل فضل، علاوه بر عوام، حتّي در امور مستحب، به طور مطلق جايز نيست، جز آنچه از قبيل اذکار و دعاها باشد؛ زيرا ياد خدا بودن در هر حال، خوب است و در برخي از مستحبّات، اميد به رسيدن به واقع، بس است و اين اميد، خود، نوعي رسيدن به واقع است. همان طور که بر اين امر، اخبار مَن بَلَغ، دلالت ميکند که: «هر کس، ثواب کاري به وي برسد و او، آن کار را به اميد آن پاداش، انجام دهد، به وي آن پاداش داده ميشود، اگر چه واقعِ مطلب، خلاف آن چيزي باشد که به وي رسيده است»؛ ليکن رجوع به مجتهد، حتّي در مثل اين امور، محتاطانهتر است (همان: ص 364 و 365).
نوع سوم، احاديثي هستند که در بر دارنده اصول عقايد هستند، مانند اثبات آفريدگار اَزَلي و وحدانيت باري تعالي و نبوّت، امامت، معاد و کيفيت آن، و نيز اخباري که درباره آفريدههاي خداوند، مثل: آسمان، ستارگان، عرش و کرسي و شهابها و ابر و باران هستند. همچنين اخباري که درباره جن، وحوش و انواع حيوانات بوده، حصر آنها غير ممکن است.