فَترت وحي يا طبيعت وحي؟ - صفحه 59

شب و روز، تشبيه فرمودند تا همگان بدانند که به فرض وقوع فترت، خللي بر نبوّت حضرت محمّد( وارد نمي‌آيد.
3. در مورد سوره کهف، چنان‌که از تفاسير به دست مي‌آيد، مشرکان با طرح سؤالاتي به آزمايش حضرت پرداختند؛ امّا خداوند، پاسخ آنها را نازل فرمود و اين‌که در آيات 23 و 24 اين سوره، پيامبر( از سخن گفتن درباره انجام دادن کاري بدون در نظر گرفتن مشيت الهي، نهي شده است، نظير ديگر امر و نهي‌هاي مطرح شده در آيات، هدف آن، هدايت امّت بوده است، ولي خطاب به پيامبر خدا بيان شده تا در کنار ديگر اهداف تربيتي، بهترين الگو را به انسان‌ها نشان دهد.
از سوي ديگر، نظر به آيه ( و ما ينطق عن الهوي إن هو إلّا وحيٌ يوحي ( که خطاب به پيامبر( است، جاي هيچ شکّي را در ردّ قول «وقوع فترت به دليل غضب خداوند بر رسولش» باقي نمي‌گذارد و علامه زرقاني، پس از ردّ اين قول، نظر خويش را چنين بازگو کرده است:
وقتي انسان، روز و شب را با رضايت و تسليم مي‌پذيرد، واجب است که نزول و عدم نزول وحي را نيز قبول کند که اين انقطاع، هم در امر درک و پذيرش تعاليم اسلام پس از عصر طولاني گم‌راهي و جهالت، لازم بود، و هم در امر حفظ و کتابت آيات، و هم دلايل بسيار ديگري که عقل بشر، هنوز بدانها دست نيافته است (مناهل العرفان: ص 216).
در مجموع، با نگاهي دقيق به سوره مبارک ضحي، بررسي در مصاديق ارائه شده فترت وحي، معناي ديگري مي‌يابد. آن دسته مواردي که رد گرديد، اعتقادات مسلمانان را از مسائل ناصحيح، غربال مي‌کند و دسته‌اي که با تحقيق و بررسي مُکفي اثبات شد، حقايق نهفته‌اي را آشکار مي‌کند و گوشه‌اي ديگر از «طبيعت وحي» را نمودار مي‌کند.

صفحه از 60