نظريه تعويض از ديدگاه شهيد صدر - صفحه 111

يحيي العطّار عن أبيه عن محمّد بن علي بن محبوب عن أحمد بن محمّد بن عيسي . گفتيم که مقطع اوّل سند، به جهت وجود احمد بن محمّد بن يحيي عطّار، ضعيف است و از سويي بالاتر از او، شخص ثقه‌اي به نام محمّد بن علي‌ بن محبوب قرار دارد که در الفهرست، طريقي صحيح به تمام کتب و روايات او ذکر شده است. لذا آن مقطع ضعيف را با اين طريق صحيح، تعويض کرديم؛ به اين معنا که ما در آن جا درباره روايتي با سند ضعيف بحث مي‌کرديم که شخصي ثقه بالاي نقطه ضعف قرار دارد و در نهايت، آن سند را با سند صحيح ديگري که به همان شخص ثقه مي‌رسد، تعويض مي‌کرديم.
اينک براي بيان حقيقت تعويض در وجه دوم، ناگزيريم به اين حد از بحث در وجه اوّل اشاره کنيم تا مشخّص گردد که وجه دوم نظريه، عکس وجه اوّل آن است و جوهره آن در حقيقت، همان جوهره وجه اوّل است؛ ولي در اسلوب، با آن تفاوت دارد. شهيد صدر نيز چنان که در تقريرات سيد حائري آمده، به اين مطلب تصريح کرده است ‌‌‌( مباحث الاُصول: ج3 ق2 ص 245).
شروط لازم براي تعويض در اين وجه، عبارت‌اند از:
1. وجود روايتي ـ مثلاً در تهذيب الأحکام ـ که در سندش شخص ضعيفي بين دو ثقه واقع شده باشد.
2. صحّت مقطع اوّل سند روايت که بين شيخ طوسي و ثقه نزديک به او محصور است؛ به طوري که بين شيخ طوسي و ثقه نزديک به او، نقطه ضعفي در سند نباشد؛ زيرا شرط است که ضعف، تنها بين اين ثقه و ثقه ديگري باشد که در سند، از شيخ طوسي دور است ‌‌(چنانچه در شرط اوّل آمد‌‌).
3. ثقه نزديک به شيخ طوسي، سند کاملي داشته باشد که در آن، تمام کتب و رواياتي را که از آن ثقه دور از او در سند روايت فرضي تهذيب الأحکام به وي رسيده، روايت کند و يا اين که ثقه نزديک ، سند کاملي به روايات آن امام معصوم داشته باشد که ثقه دور از شيخ طوسي نيز روايت تهذيب الأحکام را از همان معصوم روايت کرده است.
هر گاه اين سه شرط فراهم گردد، تعويض در اين وجه امکان مي‌يابد؛ به اين گونه که مقطع دوم سند روايت تهذيب الأحکام را ـ که نقطه ضعف در آن، بين دو ثقه محصور است ـ با سند صحيحي که بين دو ثقه يافته‌ايم، جاي‌گزين کنيم. به عبارت ديگر، مي‌توان نقطه ضعف محصور بين دو ثقه را با سندي صحيح بين آن دو تعويض کرد ‌‌‌( همان: ج 3 ص 244؛ القضاء: ص 58؛ تحرير المقال: ص 133).

مثال‌هاي تطبيقي وجه دوم

اين وجه از تعويض، مي‌تواند چند حالت داشته باشد که برخي را ذکر مي‌کنيم:
حالت اوّل، زماني است که مثلاً شيخ طوسي به سند صحيح، از شيخ صدوق روايتي را نقل کند که در سندش شخص ضعيفي بين دو ثقه واقع شده باشد. براي نمونه، شيخ در الإستبصار روايت کرده

صفحه از 111