مسجد الاقصي گشت. از آنجا نيز به دمشق، و در پس آن به حلب آمد، و با علماي مذاهب ديگر ديدار کرد. هنگامي که اهالي جبل عامل از قدوم او به منطقه شامات باخبر گشتند، گروه گروه بر او وارد شدند. اينجا بود که شيخ از ترس افشاي امرش، از حلب خارج شد، و بلاد ايران را متوجه گشت، و در اصفهان سکونت يافت، تا لحظه اي که مرگ، او را در برگرفت.
چون شاه عباس صفوي از ورود او اطلاع يافت، او را اکرام و به خود نزديک کرد، و در جايگاه رفيعي نشاند. شيخ نيز جامع عباسي را براي او نوشت، و کرسي درس را بهپاداشت، و قلم تأليف را برافراشت، و در بسياري از علوم، گفت و نگاشت. شيخ، بسياري از کتابهايش را در اين شهر فراهم آورد، و بيش از چند مدرسه ساخت، تا جايي که اصفهان، مهد علم و پايتخت دانش شد. دانشوران و دانشجويان، از هر سو به محضرش آمدند و بر گردش حلقه زدند. و اين چنين، مرتبه شيخ، بلندي يافت، تا رياست اماميه به وي رسيد (موسوعة طبقات الفقهاء: ج 11 ص 264: و أعيان الشيعة: ج 9 ص 235).
2/1.درگذشت
شيخ جاويد ياد، در دوازدهم شوال، به سال 1030 هـ و در شهر اصفهان، چشم از جهان فرو بست. بر پايه گزارش شاگرد بزرگوارش، مرحوم محمد تقي مجلسي، پنجاه هزار نفر بر بدن شريف او نماز خواندند، سپس پيکر پاکش را، از اصفهان به مشهد منتقل کرده، در جوار آستان قدس رضوي عليه آلاف الثناء و الکرم، و در سراي خودش به خاک سپردند.
برخي از بزرگان، تاريخ وفاتش را چنين به نظم آورده اند:
بدر العراقين خبا ضوئهو نير الشام و شمس الحجاز
أردت تاريخـاً فلم أهتدلـه فاُلهِمت قـل «الشيخ فاز»
( أعيان الشيعة: ج 9 ص 234)
3/1.بزرگ داشت بزرگان
بزرگان بسياري، در تراجمها و شرح حال نگاريها، به تمجيد او پرداخته، و با سخنان شاياني، وي را ستوده اند. در گزاره هايي کوتاه، به برخي از آنها اشاره مي کنيم.
( سيد مصطفي تفرشي: او، جليل القدر و داراي منزلتي عظيم و شأني رفيع بود. همچون او، شخصي را نديدم که چنين علم گسترده، و فضل وافر، و رتبه والايي در هر فني از فنون اسلامي احراز کند، بهگونه اي که گويا تنها در همان فن متبحر است (نقد الرجال: ج 4 ص 186 ش 4616).
( مجلسي اول: او، شيخ الطائفه زمان خود، جليل القدر، عظيم الشأن و کثير الحفظ بود. هيچ کس را در گستره علم و وفور فضل و علوّ رتبه، چون او نديدم ( أعيان الشيعة: ج 9 ص 235).
( سيد علي خان: او، سيد علماي اسلام، و علامه بشر، و مجدد دين در قرن يازدهم بود، که