در پرتو کلام حسینی (حکمت‌های اعتقادی 4) - صفحه 20

5 / 14

تجسّم اعمال

۱۰۲.المناقب و المثالب :امام حسين عليه السلام در مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله نشسته بود كه صداى مردى از اُمَويان را شنيد كه با يارانش صحبت مى كرد و صدايش را به امام حسين عليه السلام مى شنوانْد و مى گفت : ما با آل ابو طالب ، در نبوّت ، شريكيم و هر چه آنان از خويشاوندى سببى و نسبى دارند ، ما هم داريم ؛ ولى ما به خلافت ، دست يافته ايم كه آنان نيافته اند . پس به چه چيز بر ما فخر مى فروشند ؟ و اين را سه بار گفت .
پس امام حسين عليه السلام به جانب او رو كرد و فرمود : «امّا اولين بار كه گفتى ، من از سرِ بردبارى چيزى نگفتم . بار دوم ، از سرِ گذشت ، چيزى نگفتم . بار سوم ، پاسخت را مى دهم :
من از پدرم شنيدم كه فرمود : در وحى نازل شده بر محمّد صلى الله عليه و آله است كه : چون قيامت كبرا بر پا مى شود ، خداوند ، بنى اميّه را به شكل موران خُرد ، محشور مى كند ومردم ، آنان را لگدمال مى كنند تا از حساب ، فارغ شود . سپس ، آنان را مى آورند و حساب رسى مى كنند و به [سوى ]آتش [دوزخ] مى برند » .

صفحه از 21