چه بسيار انديشوران شيعي در نقل فضايل و مناقب ائمه علیهم السلام به احاديث و گفتههاي مخالفان اعتماد کردهاند. ۱ چه فضيلتي بالاتر از اين که مخالفان و دشمنان نيز زبان اعتراف به آن گشوده و در آثار ثبت نمايند، و اين جز بر رفعت مقام و جلالت شأن فرد دلالت ندارد؛ چه آنکه:
الفضل ما شهدت به الأعداء والحُسن ما شهدت به الضراء نزول آيات متعددي از قرآن کريم درباره امام علی علیه السلام در لسان صحابه مشهور است. عکرمه از ابن عباس نقل کند:
هيچ آيهاي از آيات قرآن با عبارت(يا أَيهَا الَّذِينَ آَمَنُوا(نازل نشد، مگر آنکه علی علیه السلام امير و سرآمد گروه مخاطبان بود. خداوند در مناسبتهاي مختلف ياران پيامبر صلی الله علیه و آله را مورد عتاب و سرزنش قرار داد، مگر علی علیه السلام را که جز به خوبي از او ياد نکرد.۲
سعيد بن جبير نيز از ابن عباس نقل کند که به مقدار آياتي که در شأن علی علیه السلام از قرآن نازل شد، درباره کسي ديگر نازل نگشت. ۳ همچنين از همو روايت شده است که بيش از سيصد آيه از آيات قرآن کريم در مدح علی علیه السلام نازل شده است. ۴
نزول پارهاي از آيات قرآن کريم درباره امام علی علیه السلام و اهلبيت علیهم السلام، به اعتراف منابع روايي اهلسنّت، عالمان و مفسّران شيعي را بر آن داشته است تا در کنار نقل روايات شيعي، احاديثي از اين دست را از منابع روايي و تفسيري اهلسنّت نيز نقل نمايند.
مفسّران شيعه تلاش بسيار در گردآوري روايات اهلسنّت در مناقب اهلبيت، بويژه ذيل آياتي که در شأن آن بزرگان امت نازل شده است، از خود نشان دادهاند.
هر چند ميتوان اين فايده را در نقل روايات اهلسنّت ذيل کارکرد پنجم گنجاند، امّا به سبب اهميت موضوع و گستردگي تلاش مفسّران در ذکر اين دسته احاديث از آن به صورت جداگانه بحث ميشود.
حافظ محمد بن سليمان کوفي (از عالمان سده سوم هجري) از دانشمندان شيعي زيديه در کتاب خود مناقب الإمام أميرالمؤمنين علي بن أبيطالب علیه السلام، ضمن اشاره به نزول برخي آيات قرآن کريم در شأن امام علی علیه السلام و اهلبيت علیهم السلام، بسياري از روايات اهلسنّت را نقل کرده است.
حافظ شمسالدين يحيي بن حسن حلي، معروف به ابن بطريق (523- 600ق) در اثر خود خصائص الوحي المبين مجموعه آياتي را که در شأن امام علی علیه السلام و اهلبيت علیهم السلام نازل شده است، به همراه احاديث دال بر آن گردآورده است. او در اين مجموعه گرانسنگ تمام روايات را از منابع اهلسنّت همچون المناقب ابن حنبل، صحيح البخاري و صحيح مسلم و ديگر صحاح سته اهلسنّت نقل کرده است.
1.. نفحات الأزهار، ج۶، ص۲۸۶.
2.. المعجم الکبير، ج۱۱، ص۲۱۰ و ۲۱۱؛ كنز العمال، ج۱۳، ص۱۰۸، ح ۳۶۳۵۳؛ تاريخ مدينة دمشق، ج۴۲، ص۳۶۳؛ تفسير العياشي، ج۱، ص۲۸۹، ح ۷؛ تفسير فرات الکوفي، ص۴۸، ح ۴؛ الميزان، ج۵، ص۱۸۸.
3.. شواهد التنزيل، ج۱، ص۵۲؛ البداية والنهاية، ج۷، ص۳۹۵؛ نظير اين روايت از تاريخ مدينة دمشق، ج۴۲، ص۳۶۳.
4.. تاريخ بغداد، ج۶، ص۲۱۹، ح ۳۲۷۵؛ البداية والنهاية، ج۷، ص۳۹۵؛ ينابيع المودة، ج۱، ص۳۷۷، ح ۱۵ و ج۲، ص۴۰۶،ح ۷۴؛ السيرة الحلبي، ج۲، ص۴۷۴.